نگاشته شده توسط: ordoukhani | اکتبر 5, 2011
راضیم به رضای تو!
آقا پشت میزی در برابر جمع زیادی نشسته بود و از رفتار جوانان با پدر و مادر، با خواهر و برادر، با دوست و آشنا، در و همسایه سخنرانی می کرد و پند و اندرز می داد که ناگهان کودکی پنجاه ــ شصت، شاید هم شصت ــ هفتاد ساله در حال چرت زدن، باد پر صدایی از خود خارج کرد. سخنران از سخنرانی دست کشید، گویی لحظه ای حاضرین را برق گرفته، پس از
سپس گفتم: «در اینصورت هیچ بمبی بر سر مردم بیگناه نمی افتد و هزارن کشته و زخمی به جای نمی گذارد، شهر ها را با خاک یکسان نمی کند، هیچ سیلی روان نمی شود،هیچ زلزله ای بروز نمی کند و هزارن را بی خانمان نمی کند، هیچ کشت و کشتاری صورت نمی گیرد، هیچ آتش سوزی اتفاق نمی افتد، میلیون ها از گرسنگی نمی میرند … بدون خواست خدا! و هیچ بادی هم از شکم کودکی خارج نمی شود، بدون خواست خدا»! پس از این سخنان خردمندانه همگان از کودک پورش خواستند و دست به سوی آسمان بلند کردند و
نوشته شده در طنز
مسُله این است ان کودک را میشناسیم یانه؟ ایا همانست که من فکر میکنم .
By: haloo on اکتبر 5, 2011
at 1:37 ب.ظ.
شاید همانی باشد که شما فکر می کنید
ABOLFAZL ORDOUKHANI
http://Www.Ordoukhani.Be A.Ordoukhani@Yahoo.Com Ordoukhani@Gmail.Com
By: ordoukhani on اکتبر 5, 2011
at 1:41 ب.ظ.
چه زمانی ما با خواندن مطلبی می گوئیم جالب بود خوشم آمد؟معمولاً آنرا یادداشت نمی کنیم. در ذهن نگهمداریم سپس فراموش می کنیم. این با رمن کار دیگری می کنم آنرا یادداشت می کنم:
1- این ترکیب برای من جالب بود: تا حال برخورد نکرده بودم
کودکی پنجاه ــ شصت، شاید هم شصت ــ هفتاد ساله در حال چرت زدن،….
2- نگارنده زیر چه فشارهایی قرار داشته است که از این موضوع:من که تا کنون ساکت بودم، ….
چنین نتیجه ایی گرفته است: هیچ بادی هم از شکم کودکی خارج نمی شود، بدون خواست خدا”!
این دو مورد برایم جالب بودند. از انجائیکه نوشته زمان ندارد احتمالا ً باید متعلق به گذشته بلژیکی باشد نه گذشته ایرانی
بنظر من برق گرفتگی متضاد مناسبی برای از صدای بلند نمی باشد. بنظر میرسد کنتراست دیگری می بایستی بکار برده می شد. والله و اعلم. من نویسنده نیستم نویسندگان را دوست دارم( اروای عمش- آقا امام زمان مقصود بود)
By: فرامرز خرد on اکتبر 8, 2011
at 9:21 ق.ظ.