من هم دیدم
خواب دیدم ، در کنج غاری
ابلیس را ، افسرده،
ترسان و لرزان،
زانوی غم در بغل گرفته
نالالن و گریان دیدم.
گفتمش : ز چه می ترسی
ز چه می گریی؟
گفت: شرم دارم ز خدا
که در این دنیا
هزاران هزار آدمِ
حیله گرتر ز خود دیدم…!
از خواب برخاستم
هر آنچه که ابلیس گفته بود
من هم دیدم

پس بالاخره از رو رفت.
كسي چه مي دونه شايد خدا هم به غاري خزيده شرم داره از ابليس.ايول به آدم كه هيچ وقت شرم نداره يعني ديگه شرم نداره نه از خدا نه از ابليس نه حتي از خودش!
By: مریم on دسامبر 8, 2007
at 3:27 ب.ظ.
کاش آدما یه کم به خودشون میومدن
اما از این ادما که من دور برم میبینم بعید
راستی از اون متن (درباره ی نویسنده) واقعا» خوشم اومد کاش می شد به جای موقعیت ادما به انسانیتشون نگاه می کردیم چه دنیایی می شد
By: مهسا on دسامبر 9, 2007
at 12:15 ب.ظ.
بازم از این شعرا بزارین
By: مهسا on دسامبر 9, 2007
at 12:26 ب.ظ.