مرده پرستی!
دخترکی بر مزار پدرِ ندیده، «تاریخ»،اشک می ریخت، گریه و زاری می کرد ،نوحه سر داده، یاد خاطرات پدر ، از دهان دیگران شنیده، زنده می کرد .
با تحقیرگفتم اش : مرده پرستی را ببین!
دخترک گفت : به کدام زنده، دل خوش کنم؟ به کدام آینده امیدوار باشم؟ کدام پدری دست مهر بر سر من کشیده؟
اگر به مرده هم دل خوش نکنم؛ اگر مرده را هم نپرستم، از نا امیدی خواهم مرد!
دستی بر سر دخترک کشیدم…

سلام
ما هم یه عکسی داریم که مشتاقیم نظر شما را هم بدانیم.
ممنون
By: مجید on دسامبر 5, 2007
at 4:32 ب.ظ.
سلام
خیلی مطالبتان زیبا و باحاله
من هم بروز کردم
By: حالگیر on دسامبر 5, 2007
at 11:22 ب.ظ.
سلام پدر
خود می دانی که کور می میرد و بادام چشم می شود
By: شبنم on دسامبر 6, 2007
at 5:05 ق.ظ.
سلام دوست من
همه مظالبتان را می خوانم اما چون بیش از حد مبادی آدابم هر جا که جایز نیست رقم نمی زنم تا قلمم ملبس به لباس ناسزا نشود.
جق یارتان
By: سارا30 on دسامبر 6, 2007
at 5:07 ق.ظ.
سلام ودرود.
عالی بودخیلی عالی بود
حتی درخورستایش.
مگرتظاهرش درکجابود؟
امیدهمیش سربزنید
قربان شما.
By: زیوری ویژه on دسامبر 6, 2007
at 6:15 ق.ظ.
خیلی ممنون که شعرامو خوندید واقعا خیلی خوشحال شدم از راهنمایی هاتون دوست دارم بازم منو از راهنمایی هاتون بهره مند کنید باتشکر مجید
By: مجید on دسامبر 6, 2007
at 7:14 ق.ظ.
سلام مهربان همدل
استفاده کردیم از مطلب زیبا و پر محتوایتان استاد
وبلاگ انجمن ادبی سخن کاشان با تازه سروده های یاران سخن به روز است.
بیصبرانه منتظر حضور مهربانتان هستیم…
موفق باشید.ارادتمند.هجران
By: انجمن فرهنگی ادبی سخن کاشان on دسامبر 6, 2007
at 12:28 ب.ظ.
سلام
من گفتار شما را در وبلاگ گذاشتم
ممنون
By: ما on دسامبر 6, 2007
at 12:30 ب.ظ.