بزرگترین لذت زندگی ، لذتی است پر از شادی، همراه با دری که تمام وجود شما را فرا می گیرد، و تا آن اندازه که به یاد آرودن اش همرا با شادی و درد است.
بزرگترین لذت زندگی لحظه هاست است، لحظه های فراموش نشدنی.
چند سال پیش این، از کار افتادگان (معلولین) را از آسایشگاه، یا خانه شان مجانی، به بیمارستان، دندان پزشک، و کینزو ترامپ با ماشین می بردم. رسم بود که برای هر کیلومتر، حرکت از خانه ام تا برداشتن شخص و رفت و برگشت کیلومتری 30 سانتیم به من بپردازند.
من این پول را نمی گرفتم. چند بارکسانی که بیمار جسمی و روانی بودند(منغول) به بیمارستان، یا جایی که می خواستند بردم. زمان برگشت، از آنها می پرسیدم، بستنی می خواهید. با چنان شوقی صدای بله شان بلند می شد که اندازه ندارد.
من 2 ــ 3 کیلوتر راهم را دور می کردم، و از جلوی بستنی فروشی معروفی می گذشتم، می رفتیم به بستی فروشی. باور کنید آن ها، زمان خودن بستنی چنان برق شادی در چشمان شان می درخشید که اندازه ندارد. و من همراه با شادی غمی فراون تمام وجودم را فرا می گرفت و اشک در چشمانم جمع می شد. اکنون که این خاطره می نویسم، همان حال دارم. پس از هر زمان که یکی از آنها مجبور بود، جایی برود، می گفت: بگویید موسیو بستنی بیاید.
خواهش می کنم: نگویید من آدم مهربان انسان دوستی هستم. زمانی که به یاد می آورم، کسانی با دل جان در این آسایشگاه ها کار می کنند، یا زنان مردان جوانی در بیمارستان ها، به ویژه آموزگاران ما (زن و مرد) در دورترین ده ها با دست مزد ناچیز به ما آموزش می داند. از حلاج، ابن القضات، سهرودی،سعیدی سیرجانی، کسروی، مختاری و پوینده و . . . بگذریم ،تنها در تمام تاریخ ایران(از سایر سر زمین ها بگذریم) هزران انسان پاک سرشت چه در زمان شانشاه آریا مهر و چه در زمان جمهوری اسلامی، به خاطر ایمان شان جان خود را از دست دادند، از خودم شرمنده ام.
28 خرداد 1402 ــ 17 زوئیه 2023 ــ آردوخانی ــ بلژیک
نگاشته شده توسط: ordoukhani | جون 17, 2023
بزرگترین لذت زندگی، از خودم شرمنده ام!
نوشته شده در داستان کوتاه

بیان دیدگاه