در خانواده «اکولوژی» همه چیز «بیو» است. اولینش در حرف زدن که حرف «ک» را از زباتشان حذف کرده، و بجاش «ن» به کار می برند. به عنوان نمونه کلید را می گویند: » نلید». کار؛» نار»! یا «نون گشاد»، تا آخر…
تمام مواد خوراکی بیو است. گوشت، شیر، پنیر و ماست «بیو»، نره (کره) «بیو». خاطر جمعند گاو و گوسفندی که این مواد از آنها تولید شده، حتمن علف «بیو» خوردن. می پرسم از کجا می دونین که این ها «بیو» است؟ میگن: «روش نوشته! و تولید کننده اش هم قسم حضرت عباس خورده».
یک باغچه فسقلی هم دارن که تره، جعفری، تعنا، ریحون و تربچه و … «بیو» توش کاشتند که بهش کود بیو(حیوانی، نشد انسانی) میدن. یاد آن زمان های قدیم افتادم که می گفتن: «خاک کاهو تو سرت». آخه وقتی مستراح های تهران را خالی می کردن، می ریختن گوشه حیاط و روش خاک می ریختن، می ذاشتن خشک بشه. بعد بار الاغ می کردن، می بردن، می دادن پای صیفی کاری های شاه عبدالعظیم، از جمله کاهو کاری ها. کاری نداریم که ما همه از این سبزی ها می خوردیم و کرم داشتیم. اگر کرم نداشتیم که انقلاب نمی کردیم!
این خانواده از بسکی مواد «بیو» خوردن، خودشون هم «بیو» شدن. نه بو دارن و نه خاصیت. بی ادبی نشه گوزشون بو و صدا نداره. فقط میشه از قیافه رضایت بخش چهرشون وقت و بی وقت فهمید که بادی ول کردن. در این صورت هیچ کس نمیگه اینها بی ادب هستن. ولی همه میگن من بی ادبم. آخه من مواد «بیو» نمی خورم.
بیو؛ مواد غذایی که در تهیه آنها از مواد شیمیایی استفاده نشده است.
21 شهریور 1390 ــ 12 سپتامبر 2011 ــ اورایز ــ اردوخانی
ما همه از این سبزی ها می خوردیم و کرم داشتیم. اگر کرم نداشتیم که انقلاب نمی کردیم! 🙂
By: siamak on سپتامبر 13, 2011
at 1:21 ب.ظ.