نگاشته شده توسط: ordoukhani | ژوئیه 27, 2010

اشتباه آمریکا و ایران در مورد شهرام امیری!

«شهرام امیری جاسوس دو جانبه»هرسه کور خواندند…
B-2 Spirit: $2.4 billion هواپیمایی نظامی که به وسیله  آن به گفته شهرام امیری، آمریکا او را از عربستان سعودی ربود. 

باید تنور تا هنوز سرد سرد نشده نانی پخت! با این اوضاع خر تو خر دنیا، هر چند بعضی تنورها سرد می شوند، ولی تنور دیگری داغ شده، و ما نویسندگان بی کار، نان کهنه را آب می زنیم و در تنور می اندازیم و به خورد شما می دهیم. هرچند شما بگویید خر خودتی! ما با پر رویی تمام به شاطری ادامه می دهیم. ما خیلی شانس داریم؛ اگر تنوری یک جا سرد شود، جای دیگر هنوز گرم است. اصولا از ما بهتران همیشه بعضی تنورها را گرم نگه می داند و هر نوع نانی که بخواهند می پزند و به خورد ما می دهند. مانند تنور داغ جنگ و خونریزی ها، اختلافات مذهبی، و مثلا یکباره مایکل جاکسون درست همزمان با وقایع پس از انتخابات خرداد 1388 می میرد. تنور اولی برای مدتی سرد می شود، اما تنور بعدی گرم می شود. بیش از 60 سال است که تنور اختلاف اسراییل و فلسطین داغ است. بیش از سه دهه است که تنور جنگ عراق و ایران و بعد جنگ داخلی افغانستان گرم است. از آنسوی، ملیونها نفر در آفریقا از گرسنگی و جنگ های قبیله ای کشته می شوند. چرا راه دور برویم، تنور جام جهانی فوتبال! همین خامنه ای و احمدی نژاد و باندشان، با ترس و لرز، شب و روز نان کهنه سمی داغ می پزند و با زور به خورد مردم می دهند، و آنها را به گریه زاری وا می دارند. و خیلی تنور های دیگر که زود داغ می شوند و زود سرد. بعضی از ما نویسندگان هم، به جای آب در هونگ کوبیدن، یا سوزن به یک جایمان زدن و فریاد کردن، نان می پزیم، در حالیکه هشت مان گروی نه مان است، و برخی دیگر به فرمان ارباب که نانشان در روغن است.

تنور شهرام امیری به زودی سرد می شود، ( اگر سرد نشده باشد) او هم فراموش خوهد شد، و چون گفته بود که آمریکایی ها  او را در عربستان سعودی ربوده و چشم بسته با هواپیمایی نظامی به آمریکا برده اند، من هم خواستم بگویم آدمی هستم ( خیر سرم) و صاحب نظر. شهرام امیری به دلیل بسته بودن چشماتش نمی داند با چه هواپیمایی او را به آمریکا حمل کرده اند، عکس آن هواپیمای نظامی را در اینجا آوردم، تا او و شما بدانید، چه هواپیمایی بوده است؟!

روایت است که دو دانشجوی پزشکی در خیابان چشمشان افتاد به مردی که گشاد ــ گشاد راه می رفت. یکی گفت بواسیر دارد، آن یکی گفت به نطر من قر است. پس از جر و بحث زیاد گفتند برویم از خودش بپرسیم. آنها با عرض سلام و پوزش، مسئله خود را مطرح کردند. مرد خندید و گفت؛ هرسه اشتباه کردیم، می خواستم بادی رها کنم در شلوارم خرابی کردم. حالا نمی دانم جناب آقای شهرام امیری به خرابی که کرده آگاه است یانه؟ به هرحال آمریکا و ایران و شهرام امیری هر سه اشتباه کردند!


پاسخ

  1. اول که متن رو خوندم فکر کردم یه آدم 15-16 ساله اینو نوشته اما وقتی عکست رو دیدم کاملا نا امید شدم:))))

  2. سلام خدمت جناب اردوخانی
    آمده‌اید وردپرس و ما همچنان در بلاگفا منتظریم که چرا فیدتان آپ نمی شود؟ حالا باید شوخی و جدی را از پیشخوان وردپرس بیابیم؟
    مبارک است خانه ی تازه و تنورش هم که داغ البته.خیلی داغ‌تر از تب شهرام خان.


نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

دسته‌ها

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: