نگاشته شده توسط: ordoukhani | آوریل 16, 2010

معجزه سیلیکون!

معجزه silicone!

حاج حسن، با وجود کسادی بازار، با زحمت به مدت سه  ــ چهار سال مقداری پس انداز کرد، تا توانست با مادر بچه ها سفری به اروپا ( بروکسل) بکند. وقتی اینجا رسیدند. حاج آقا با خجالت به زنش گفت: «ببین عزیزم! بعد از اینکه هفت ــ هشت تا بچه از ممه های  تو شیر خوردن، اون ممه های سفت مثل لیموت، مثل کیسه ماست خالی شدن که تا زیر نافت کشیده شده، راستش رو بخوای چندشم میشه دست بهش بزنم، واسه این خاطر چند سال پول جمع کردم، تا بیایم اینجا و با یک عمل جراحی کوچیک، توش سیلیکون بذارن، بلکی مثل اول سفت شه و یه چیزی دستگیر ما بشه!»

حاج خانم خوشحال گفت: «خیلی ممنون حاج آقا، منم چند سال از خرج خونه زدم و یه پوله و پله ای جور کردم که اون چیز تو هم که پلاسیده شده و به زور از جاش تکون می خوره، با یک عمل جراحی کوچیک توش سیلیکون بذارن، مثل اول سفت شه و یه چیزی هم دستگیر ما بشه!»

واقعا که سیلیکون  siliconeمعجزه می کنه!

silicone بیش از ده ها مصرف دارد. از جمله…

26 فروردین 1389 ــ 15 آوریل 2010 ــ بروکسل ــ اردوخانی


نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

دسته‌ها

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: