نکند دروغ می گویند؟!
من در شوره زار زاده شدم،
تشنه ام، تشنه!
می گویند: دشتی سر سبز و خرم بوده،
با درختان سر به فلک کشیده،
آهوان زیبا
پرندگان خوش آواز،
پروانه های رنگارنگ،
و گلهای رنگارنگ
که عطرش مست می کرد.
چشمه های فراوان از کوهساران.
من که ندیدم، تنها شنیدم!
من، جز شوره زار چیزی نمی بینم،
جز خار، اینجا و آنجا گیاهی نمی بینم.
جز مار، ملخ و عقرب، موجودی نمی بینم.
من در شوره زار زاده شدم،
تشنه ام، تشنه!
نکند دروغ می گویند؟!
21 مرداد 1388- 12 اوت 2009- ابوالفضل اردوخانی-بروکسل
بیان دیدگاه