نگاشته شده توسط: ordoukhani | ژوئیه 18, 2009

آقای خامنه ای دستم به دامن عبای شما !

آقای خامنه ای دستم به دامن عبای  شما !

 

شاید بپرسید چرا دست به دامن خدا نمی شوم؟ طی هزاران سال، حکومت های استبدای به مال و ناموس ملت ما تجاوز کردند، کشتند، شکنجه دادند، زندانی کردند و سرزمین مان را غارت کردند. ملت دست به دامن خدا شد، ولی خدا کاری نکرد، دست به دامن پیغمبران و امامان  شد، کاری که از دست خدا بر نمی آمد، چگونه از دست برگزیدگانش بر می آمد؟ از آنها هم هیچ کاری بر نیامد.

 

آقای خامنه ای! بدین جهت حالا دست به دامن شما، آخرین امام زنده می شوم، و پرسشی از شما دارم.؛ آیا این احمدی نژاد آنقدر برایتان عزیز است که حاضرید صدها جوان را بکشید و هزاران را زخمی و زندانی کنید؟ تنها به این خاطر که او در مقام ریاست جمهوری بماند؟!
مگر در چهارساله گذشته چه گلی برسر ملت ما زد که بعد از این بزند؟ مگر حاصل این چهار سال، جز فقر و خرابی و گرانی و بیکاری و … بود؟
فکر نمی کنید اگر این فرزندخوانده دلبند شما ذره ای وجدان داشت، وقتی می دید این همه مخالف دارد و جوان ها به خاطر بودن او در این مقام کشته، زخمی و زندانی می شوند، استعفا می داد؟ آقای خامنه ای! از که و از چه ترس دارید؟
 

آقای خامنه ای! این پرسش  من و هزارن ایرانی در داخل و خارج کشور است که امیدوارم پاسخی قانع کننده به آن بدهید. 

27 تیر 1388 ــ 17 ژوئیه 2009 ـ اردوخانی ــ بروکسل


پاسخ

  1. آواتار ناشناخته

    بازم سلام..
    آره احمدی نژاذ بیشتر از اینا براش ارزش داره..

  2. آواتار جهانگرد

    سلام
    جناب اردوخانی اقای خامنه ای با احمدی نژاد تفاوت ندارد احمدی نژاد فرزند خوانده او نیست خود اوست سایه اوست این دو یک نفر در دو جسد هستند

  3. آواتار razmandeh

    حسین حسین شعار ماست / ولایت افتخار ماست


برای razmandeh پاسخی بگذارید لغو پاسخ

دسته‌بندی