خرد شده!
خرد شده، وقتی به خود آمد،
به زمان گذشته خود اندیشید،
خرده های خود را دید،
خرده های پراکنده شده،
چندی واژه ها بر خرده ها محو شده،
خرد شده، وقتی به خود امد،
به خود اندیشید،
خرده های خویش کنار هم گذاشت،
آرام ، واژه ها را خواند،
از نو، خود را ساخت،
واژه ها را به داستان ها آورد.
خواندند وخندیدند و گریستند،
بر این خرد شده.
24 فروردین 1387 ــ 12 آوریل 2008 ــ بروکسل

با سلام
با مطلب ‹‹ احمدي نژاد و مهندسي فردا›› به روزم.
By: موسوي on آوریل 12, 2008
at 3:11 ب.ظ.
خرد و خراب و خسته هم باشند زیبایند




چشمان تو ویرانه های تخت جمشیدند.
By: شاه شمشاد قدان on آوریل 13, 2008
at 8:27 ق.ظ.