از این عشق بازی، پشیمانیم !
واژه ها مانند میخ های پولادی می مانند .
واژه های زیبا گوینده احساس عاشق است ، همراه با نگاهی پر از مهرو نوازشی، که پیش از عشق بازی ، در حال عشق بازی ، و پس از آن به کار می بریم ، تا ما را هر چه بیشتر جذب وجود معشوق کند.
میخ های پولادین هم با گذشت زمان ، زنگ زده و پوسیده می شوند. باید آن را جایگزین کرد.
واژه ها هم اینچنین اند. تکرارش رنگ می بازند. باید احساس را با واژه زیبای دیگری ، نگاه پر مهری دیگری، نوازش دیگری جایگزین کرد.
آن معشوق که عاشق نیست ، مجسمه ای سنگی است. عشق ورزیدن به سنگ خطاست.
آن زمان که با مجسمه سنگی ی عشق بازی می کنم، احساسی نداریم ، تا با واژه ای زیبا آن را بیان کنیم ، نگاهمان بی تفاوت است و دستمان نمی رود تا نوازشی کنیم، واز این عشق بازی پشیمانیم.
۱۰ آوریل ۲۰۸۸ ــ ۲۲ فروردین ۱۳۸۷

نفهمیدم از کلمات وبازی با آن ها پشیمانی یا بی مهری ها دلت را رنجانده یا خستگی هایگاه وبیگاهی ست که سراغ هر یک از ما گاهی می آید وخودش هم می رود .اما هرچه هست دانستم که دلگیری وکاش کلمه ای عبارتی حرفی پیداشود تا برای کسی که دلش گرفته زمزمه کرد تا کمی سبکبار شود .
دیر آمدنم را می بخشی .پست قبلی تان را هم خواندم ودر رقص همرنگ جماعت شدن را نه رسوایی که یک جور میل غریزی گروهی می بینم وقتی که همه می رقصند ما هم وارد می شویم درست مثل اجداد اولیه مان که این طور با هم ارتباط می گرفته اند وبا زبان بدن حرف می زده اند .
By: محبوبه میم on آوریل 10, 2008
at 11:10 ب.ظ.
سلام .
مثل این که آسمان همه جای دنیا همین رنگ است
دلگرفتگی سن و سال سرش نمی شه .
یا حق
By: یک چلچراغی on آوریل 11, 2008
at 8:16 ق.ظ.
سلام
اي دوست بر رهگذر فكاهه اين دهكده جهاني (كنايه از اينترنت ) در حال گذر بودم كه يه دفه يكي جلويم دويد گفت بيا كه اينجا يه آدم باحال وبلاگ داره
خلاصه ديدم زيبا بود
بيا مال منو رو ببين كه اگه دلت خواست تتبادل لينك كنيم قربانت ميرزاي ايراني مثلا طنز نويس
By: میرزای ایرانی on آوریل 11, 2008
at 10:59 ق.ظ.
آن معشوق که عاشق نیست ، مجسمه ای سنگی است. عشق ورزیدن به سنگ خطاست
چقدر دیر این رو فهمیدم
گاهی چقدر دروغ های خودمون رو زود باور می کنیم
راستی مرسی که اونقت برای احوالپرسی از من اومدید
By: مریم on آوریل 11, 2008
at 11:51 ق.ظ.