ولگرد
مهر ورزی ، نوشته است !
راستی می دانستی
هیچ سگی ولگرد نیست
چرا مهربانم ، ولگرد است،زمانی که هدفی ندارد، وظیفه ای ندارد.لانه ای ندارد،کسی به او توجه نمی کند،وجودش نادیده گرفته می شود،سنگ اش می زنند،حتی با نگاه ،تحقیرش می کنند،از او دوری می جویند،گرسنه و تشنه می گردد، ولگرد است.
و زمانیکه دولت در اندیشه مردم نباشد و فقر و فحشا و رشوه و زور… بی اندازه گردد، و اضافه بر آن آینده ای نداشته باشیم . ماهم مانند سگ ! ولگردیم .
4 دی 1386 ــ 25 دسامبر 2007
نوشته شده در منتشر نشده ها
من انسانی آزاد شده از یک فرهنگ ارباب رعیتی و استبدادی هستم . برای به دست آوردن این آزادی با خودم جنگیده ام و هنوز می جنگم . من دیگر خودم را بنده و غلام و چاکر و نوکر و خاک پای کسی معرفی نمی کنم . کسی را هم جناب عالی نمی خوانم ، به عرض کسی نمی رسانم . برای من پزشک در مطب یا بیمارستان آقا یا خانم دکتر است، استاد در دانشگاه، خارج از آن جا خانم یا آقای ...هستند. در نبرد با چاپلوسی ، دروغ ، حسادت ، ضعیف کشی ، مرده پرستی ، عدم اعتماد به خود و قبول سرنوشت که همگی زاده فرهنگ ارباب رعیتی و استبدادی است ، پیروز شده ام . و میدانم لحظه ای غفلت؛ آنها بر من چیره می شوند. از شما خواهش می کنم مرا در نبرد با این فرهنگ پوسیده چندهزار ساله یاری دهید. «ابوالفضل اردوخانی»
شوخی و جدی 
سلام دوست خوبم خسته نباشي
اميدوارم در كارتون هميشه موفق باشي
من هم آپم با موضوع دانلود بهترين هاي استاد معين در خدمتتون هستم
منتظرتون مي مانم
ياحق
By: بهروز on دسامبر 25, 2007
at 11:58 ق.ظ.
…کسی چه میداند شاید با تیپای کوچه ها این سو و آن سو می رود
موجودی که لانه نداردندارد،کسی به او توجه نمی کند، وجودش نادیده گرفته می شود،سنگ اش می زنند،حتی با نگاه ،تحقیرش می کنند،از او دوری می جویند،گرسنه تشنه می گردد ولگردنیست
اما قبول دارم که موجود بی هدف و بی وظیفه ولگرد است
اما با چه اطمینانی یک سگ که در کوچه ای می گردد را می توان بی هدف و بی وظیفه دانست
به قول بزرگی
علف های هرز علف هایی هستند که هنوز خواص آنها کشف نشده است…
By: ابوالفضل on دسامبر 25, 2007
at 12:28 ب.ظ.
سلام
با افتخار لینک شدید
موفق باشید
By: جمال ناصری on دسامبر 25, 2007
at 1:29 ب.ظ.
این که زاده ی آسیایی و می گن جبر جغرافیایی .
By: محبوبه میم on دسامبر 25, 2007
at 2:02 ب.ظ.
سلام
مهربون همیشگی چرا نامهربان شدی و به من سر نمیزنی
By: حالگیر on دسامبر 25, 2007
at 6:03 ب.ظ.
ببین این گاو همون گاوی نیست که ازش مطلب نوشتی؟
http://www.clip4e.com/play_jena_srestu_bik.htm
By: سیامک on دسامبر 25, 2007
at 6:05 ب.ظ.
سلام جان!
از خواندن نوشته های شما چیزی حاصلم شد دیری شد چنین نخوانده بودم و با ورکنید مقابلتا در فکر عزت سگ افتادم.
این جا در اروپا سگ عضو فامیل است وقتکه شخصی را می پرسی در فامیل چند نفر هستید سگش را نیز عضو فامیل میداند وبالایش نام زیبای را میگذارد هر گاه انسانی در برابر سگ جر می را مرتکب شود همان جزای را دارد که بر همگان تطبیق میگردد
بیشترین که تنها یی حس میکنند با خود سگ را شریک زندگی میسازند.
خوب بدین فکر افتادم که روحانیون وملاهای ما روایت کرده اند:
در خانهء که سگ باشد ملایک را راه نیست. اما اینجا سگ برای انسان مونس تنها ئیست و خوشبختی بار می آورد در محل کار و بین راه هر گاه انسانی را با سگ به بینم بعد از سلام نام سگش و جنسیتش را میپرسم او می گوید که سگم از دواج نکرده و چند سال دارد و….. ازین قبیل گپ ها
خوب انسان را نیز درین میان عزتیست بر مقدار بیشتر از سگ ولی غذای سگ در مغازه ها و وسایل استزاحت برای سگ بیشتر از انسانهاست این را با ور کنید
رسیدیم با ولگردی:
اینجا من سگ ولگرد ندیدم ولی کشورم هرات وکابل هم چنان قندهار را به خاطر دارم.در هرات وکابل برای سگ ها موقع که زیاد میشدند دربین نان یا جگر گوشفند سوزن یا سم زهر میدادند تا بمیرد و جسدش را شهر داری بر میداشت یادر مرکز کشور و ولایات سگ ها را بخاطر جنگ و مسبقه می پرورندند یل بگویم می پرورانند.
موقع که من این وا قعیت را ضمن صحبت هایم به جلسهء از فنلاندی ها گذارش دادم برای شان باور کردنی نیود فکر کردند که من داستان میگویم ورومان می خوانم.
از پیام شما خر سند شدم ونوشته های شمارا خط بردم طناز و زیبا نویس هستید خواندم وپر شدم عرض حرمت . حضرت ظریفی فنلاند
By: ظریفی on دسامبر 25, 2007
at 7:49 ب.ظ.
سلام مهربون خوبي ؟
ببخشيد که اين چند روز بهت سر نزدم يه سفر برام پيش اومد که يه کم طول کشيد مرسي که تنهام نذاشتي و به اسمونم اومدي
اگر چه دير شده ولي هم شب يلدات مبارک هم عيدايي که در پيش داري مهربون
دنيا را برايت شاد شاد و شادي را برايت دنيا دنيا ارزومندم
By: سارا (دختر مهربون) on دسامبر 25, 2007
at 10:39 ب.ظ.
By: سارا (دختر مهربون) on دسامبر 25, 2007
at 10:39 ب.ظ.
گاهی فکر می کنم نه فقط سگها که همه آدمها هم ولگردند…
By: شادی on دسامبر 26, 2007
at 8:14 ق.ظ.
سلام بر استاد
ممنون از اینکه با حضور تان کلبه ام را رونق بخشیدید. وبلاگ پر محتوای دارید. من عاشق چنین نوشته های هستم: نوشته های که صدای وجدان و یک روح مسوول است.
باز هم خواهم آمد. باید خیلی اینجا توقف کرد و خیلی خواند
سلیمان دیدار شفیعی
از کابل افغانستان
By: سلیمان دیدار شفیعی on دسامبر 26, 2007
at 12:40 ب.ظ.
سلام محترم…….ممنون حضور مهرین تان . داشته هایتان خیلی سودمند است. باارادت.
By: مهرانگیزساحل on دسامبر 26, 2007
at 2:59 ب.ظ.
سلام
قسمت پنجم سفر نامه را آپ کردم منتظر حضور گرمتان هستم
By: حالگیر on دسامبر 26, 2007
at 11:15 ب.ظ.
سلام
واقعا هر کسی که هدفی نداشته باشد ولگرد است….
شاد و پیروز باشید
By: زهره on دسامبر 27, 2007
at 8:59 ق.ظ.
اگه مایل به تبادل لینک بودید خبرم کنید…..
مچکرم(متشکرم)
By: زهره on دسامبر 27, 2007
at 9:31 ق.ظ.
اگر حاضر به تبادل لینک هستین من را لینک کنید بگید من هم شما را لینک کنم
…….. (»»(`-«’´´-´)»»)
……….)…..–…….–….(
………\…..(6…_…6)…/
………/……..(..0..)….;.\
……..__.`.-._..’=’…_.-.`.__
……\….’###.,.–.,.###.’…/
……/__))####’#’###(((_\
……#############
……..############
…….\…#########…/
…__/…../..######\….\
(.(.(____)….`.#.´..(____).).)
(¸.•*¨(¸.•*¨(¸.•*¨(¸.•*¨به من سر بزنید ¸.•*´¨)¸.•*´¨)¸.•*´¨)
…….*I♥U*…………..*I♥U*…….
…*I♥U**I♥U*…..*I♥U**I♥U*….
.*I♥U*….*I♥U*.*I♥U*….*I♥U*..
.*I♥U*………*I♥U*……….*I♥U*..
..*I♥U*………………………*I♥U*..
…*I♥U*…………………….*I♥U*…
……*I♥U*…………………*I♥U*……
……..*I♥U*……………*I♥U*……..
………..*I♥U*…….*I♥U*………..
…………..*I♥U**I♥U*…………..
………………*I♥U*………………
……………………………………..
اگر
By: فرزانه on دسامبر 27, 2007
at 7:29 ب.ظ.
……..#………………………………# •*¨) ¸ .•*¨)
…….###…………………………### •*¨) ¸ .•*¨)
…..######….**……**….###### •*¨) ¸ .•*¨)
….########….*…*….######## •*¨) ¸ .•*¨)
….#########….**…######### •*¨) ¸ .•*¨)
…..#########…@…######### •*¨) ¸ .•*¨)
……#########..@..######### •*¨) ¸ .•*¨)
……..#########@######### •*¨) ¸ .•*¨)
……….########@######## •*¨) ¸ .•*¨)
……..#########@######### •*¨) ¸ .•*¨)
……#########..@..######### •*¨) ¸ .•*¨)
….#########….@…######### •*¨) ¸ .•*¨)
….########……………######## •*¨) ¸ .•*¨)
….######………….………..###### •*¨) ¸ .•*¨)
…..####………………………….#### •*¨) ¸ .•*¨)
…….#………………………………..# •*¨) ¸ .•*¨)
س ل ا م عزيزم
خوبـــــــــــــــــي؟
خوشی سلامتی مهربونم ؟
چه خبر ها خوش می گذره عزیزم ؟
_____**______*_____*_____**______
____*****_____*___*_____*****____
___*******_____000_____*******___
__*********___00000___*********__
__**********___000___**********__
__***********_______***********__
__*************000*************__
___***********00000***********___
____**********00000**********____
_____*********00000*********_____
______********00000********______
_____*********00000*********_____
____**********00000**********____
___************000************___
___** ******- *****************___
___************…..************___
____**********_____**********____
_____********_______********_____
______*****___________*****______
مطمئن باش که مهرت نرود از دل من
مگر ان روز که در خاک شود پیکر من
اتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
چون که گورم بشکافند ز عین می بینند
ز خاکستر عشقم باقیست اتشی سرکش و سوزنده هنوز
یادگاری ز عشقی سوزان که هست گرم و فروزنده هنوز
By: فرزانه on دسامبر 27, 2007
at 7:30 ب.ظ.
سلام استاد
عیدتون مبارک
وقت کردین یه سری بزنین
By: نیلوفر مرداب on دسامبر 28, 2007
at 1:01 ب.ظ.
عیدتان مبارک
خیلی وقته سراغم نمی آیید پدر
By: شبنم on دسامبر 28, 2007
at 7:08 ب.ظ.
ابوالفضل خوب!
من انسانم و به بركت شعور و انديشهام هيچگاه ولگرد نخواهم شد و اگر روح آزادهام را خود به نابودي نكشانم حتي در اسارت هم آزادم… راستي قبل از همه چه كسي بايد به فكر ما باشد؟…. حرفهايتان در معرفي وبلاگتان به دل مينشيند اما وقتي تاريخ نوشتارتان را تاريخ ميلادي انتخاب كردهايد آيا به من حق نميدهيد كه بينديشم انساني كه تاريخ خود را گم ميكند چگونه انتظار دارد خود را نيز گم نكند؟
By: آشنا on دسامبر 28, 2007
at 9:41 ب.ظ.
سلام و سلامتی بر ابولفضل عزیز!
نبشته هایت را همیشه می خوانم شاید ساعتی پس از بروز آنها – اما اینکه ، برای هر کدام پیامی نمی نویسم (یا ندارم که بنویسم) پوزش می خواهم…
گاه گاهی در هنگام خوانش متن هایت فکر میکنم نوشتار یک افغان را می خوانم. شاید نخستین ایرانی استی، که نه تنها با ایرانیان خودت بل با افغان ها و دیگران نیز ارتباط نیک داری…
همیشه پیروز و موفق باشی!
By: سیرت on دسامبر 29, 2007
at 8:25 ق.ظ.
سلام.حاجي چه خبره.بيچاره سگ ها.آدم ها رو با اون مقايسه نكنين.هر چي نداشته باشند ولي با وفا هستند.اين ادم ها هيچي ندارند.جدي ميگم.فعلا
زت زياد
By: جواد on دسامبر 30, 2007
at 12:08 ب.ظ.
سگ لااقل سگه.ولی آدم چی؟
By: شیدا on دسامبر 30, 2007
at 12:13 ب.ظ.
سلام
By: اوازه خونرنگ on دسامبر 30, 2007
at 4:03 ب.ظ.
برخي سگ هاي که بر مراد ما آدم ها نگردند، ولگردند؛ برخي آدم ها هم.
By: کاکه تيغون on دسامبر 31, 2007
at 1:53 ب.ظ.
یاده سگ ولگرد هدایت بخیر
By: مجید on دسامبر 31, 2007
at 5:59 ب.ظ.
درود بر اردوخاني
سال نو مبارك
بدرود
By: سيا on دسامبر 31, 2007
at 10:40 ب.ظ.
همه میدونن اما کسی به روی کسی نمیاره
شما هم همین کار رو بکنید تا اطلاع ثانوی
ویکتور هوگو میگه دولت کوتوله ایست که بر دوش غولی به نام ملت سوار است و آن غول به کوتوله کولی میدهد اما مباد که کوتوله از احوال غول بی خبر بماند چه آنگاه است که با ضربه ای دریده خواهد شد
دریده خواهد شد
سگهای ولگرد قدرت بیشتری برای دریدن افراد دارند تا سگهای لوس وننر
By: مریم on ژانویه 1, 2008
at 8:39 ق.ظ.
جایی به من بدهید
دورترین دلتنگی آدمی با من است
گفته بودم
روزی باران دریا را خیس خواهد کرد
و تلخ ترین روز ماه خواهدرسید
و تلخ ترین تبخیر
آسمان را سیاه خواهد کرد
جایی به من بدهید
تمام دلتنگی آسمان با من است
گفته بودم
شبی ماه آب خواهد شد
و تمام پنجره ها غریب
و زمین تنها خواهد مرد
جایی به من بدهید
تمام تنهایی زمین با من است
گفته بودم روزی
تمام عکس هایمان را از زندگی پس می گیریم
گفته بودم دیگر
از آسمان هواپیمایی نمی گذرد
و هیچ مسافری به جهان نمی رسد
و ما با چترهای بسته به دنیا می اییم
و با چترهای باز به خواب می رویم
جایی به من بدهید
شاید یکی از میان ما
شب کوچکی از نخستین شادمانی را به یاد آورد
شب کوچکی که زیر ماه
شب کوچکی کنار چند شعر ساده ی روشن
شب کوچکی میان تمام شب های دنیا
شبی که ابتدای کلمات بود
جایی به من بدهید
جایی برای خندیدن
جایی برای خیره شدن
شب کوچکی از تمام دنیا با من است…
مثل همیشه به نکات ریز توجه کردید
ولی کاش انسانهاهم حداقل مثل اون سگ ولگرد…..
آپم ومنتظرتون
By: وحيده on ژانویه 1, 2008
at 8:15 ب.ظ.
سلام و ارادت!
خدا کند تندرست و خوش باشی – دیریست نیامده یی…
By: سیرت on ژانویه 2, 2008
at 8:57 ق.ظ.
در من هزار حرف نگفته
هزار درد نهفته
هزاران هزار دریا هر لحظه در تپیدن و طغیانند
در من هزار آهوی تشنه
در خشکسال دشت پریشانند
در من پرندگان مهاجر
ترانه های سفر را
در باغ های سوخته می خوانند
با من که در بهار خزانم قصه های فراوانی ست
با من که زخم های فراوانی
بر گرده ام به طعنه دهان باز کرده اند
هر قصه یک ترانه
هر ترانه خاطره ای دیگر
سلام
میگما …ولگردی هم عالمی داره ها…مگه نه…..پرتقال دونه ای 350 تومن….یادمه یه وقتی میگفتن خارجی ها میوه رو دونه ای میخرن….فکر میکنی الان چند درصد از مردم ایران اصلا میوه نمیخرن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
By: عالیجناب on ژانویه 2, 2008
at 4:15 ب.ظ.
.
田田田田田田田田田田田田田田田田
سلام
یاعلی
田田田田田田田田田田田田田田田田
By: تازه های ادبی on ژانویه 2, 2008
at 8:51 ب.ظ.