نگاشته شده توسط: ordoukhani | سپتامبر 26, 2007

هر یک به راه دیگری رفت

جدا از هم ،از دو راه دور آمدیم
بر سر دوراهی ای دگر رسیدیم

 

دست در دست هم

به یک راه قدم نهادیم

گاهی شاد و خندان

گاهی غمگین و گریان

به راه خود ادامه دادیم

 

 بر سر دوراهی ای دگر رسیدیم

هر یک به راه دیگری رفت!

 2007- سپتامبر -26 ــ بروکسل


پاسخ

  1. آواتار ناشناخته

    سلام
    وب قشنگی داری
    خوشحال میشم بهم سری بزنی

  2. آواتار ناشناخته

    الهام مهربان من . به دیدنت آمدم . یادگاری نوشتم. اردوخانی

  3. آواتار خانم

    این داستان زندگی بسیاری از ماست.


برای خانم پاسخی بگذارید لغو پاسخ

دسته‌بندی