آرزوی کودکی
زمانی آزرو بودم
زمانی که نبودم
زمانی مادرم ، با کودکی
با کودکی از کرک و نخ
در اندیشه من بود
زمانی که او خود کودکی بود
زمانی آرزوی کودکی بودم
زمانی که نبودم
آرزوی کودکی
زمانی آزرو بودم
زمانی که نبودم
زمانی مادرم ، با کودکی
با کودکی از کرک و نخ
در اندیشه من بود
زمانی که او خود کودکی بود
زمانی آرزوی کودکی بودم
زمانی که نبودم
نوشته شده در شعر

من انسانی آزاد شده از یک فرهنگ ارباب رعیتی و استبدادی هستم . برای به دست آوردن این آزادی با خودم جنگیده ام و هنوز می جنگم . من دیگر خودم را بنده و غلام و چاکر و نوکر و خاک پای کسی معرفی نمی کنم . کسی را هم جناب عالی نمی خوانم ، به عرض کسی نمی رسانم . برای من پزشک در مطب یا بیمارستان آقا یا خانم دکتر است، استاد در دانشگاه، خارج از آن جا خانم یا آقای ...هستند. در نبرد با چاپلوسی ، دروغ ، حسادت ، ضعیف کشی ، مرده پرستی ، عدم اعتماد به خود و قبول سرنوشت که همگی زاده فرهنگ ارباب رعیتی و استبدادی است ، پیروز شده ام . و میدانم لحظه ای غفلت؛ آنها بر من چیره می شوند. از شما خواهش می کنم مرا در نبرد با این فرهنگ پوسیده چندهزار ساله یاری دهید. «ابوالفضل اردوخانی»
سلام
جالب است که ازادی را دوست و یار خود بر گزیده اید
کلمه ای که معنا و دنیایی بس عظیم در آن است
کلمه ای که در ذهن هر آدم کوچک و هر انسان بی خرد نمیگنجد و ظرفیتی بس عظیم را میطلبد
باشد که رهروان راستین راه آزادی باشید و باشیم
جای این لینک رو در لینکستانتون خالی دیدم
http://www.cyrusnews.com/news/fa/
بدرود ای آزادی طلب
By: آزادی on جون 28, 2007
at 10:36 ب.ظ.
زنده باشید.
خاصیت دل نشین شعر همین است..
ساده و کوتاه و در عین حال با مفهومی به فرا خور، دارای عمق خودش
By: از نیوپورت بن(شمال بلژیک) on جون 30, 2007
at 1:55 ب.ظ.
از نیوپوت بن. خوشحالم از اینکه نوشته من به دل شما نشسته است. آنچه من می نوسم شعر نیست ، بلکه احساسم در موقعیت خاصی است که آن را همان طور که به نطرم میاید می نویسم. امیدوارم سایر نوشته های من هم در دل شما بنشیند. اردوخانی
By: شوخی و جدی on جون 30, 2007
at 8:57 ب.ظ.