نگاشته شده توسط: ordoukhani | مِی 18, 2007

تکرار گذشته

    تکرار گذشته.

    من که هستم در این دنیا؟

ماجرای لحظه ای

از گوشه تاریک ماجرا جویان

                 نه، نه

گوشه ای از درد و رنج بی نوایان

در شبی تاریک ، در دخمه

تن به تن ، وه خجالت

               بسته شد نطفه

یک شب تاریک غمگین، آری

که چه میدانستند من که هستم

لحظه ای از زندگیشان

            لحظه ای از درد و رنج یاد رفته

 

فراموشی ، فراموشی ، نه از مستی

نیست مطرب ، نیست رقصی

نیست عشقی ، نیست شادی

با خجالت، با تاسف ، با لبخند تلخی

با غم و اندوه تکراری

             زآنچه کردند

گر تفکر لحظه ای ،

من نمی پرسیدم از خود، یا کس

من که هستم

         16 تیر 1369 ــ 17 ژوییه 1990 / فرهنگ بی فرهنگ ها


بیان دیدگاه

دسته‌بندی