باور کنید عادت ندارم به کسی توهین کنم و تهمت بزنم،یا دست به روی کسی بلند کنم. ولی یکی هست که سال ها نوکر وار به او خدمت می کنم، ولی همچنان طلب کار است، بیشتر و بیشتر می خواهد. (این رسم روزگار است.)
مشت به او می زنم، می گویم ابلهِ، بی شعور و نفهم مگر طلب پدرت را از من داری، تمام عمر به تو خدمت کردم، اصلا در زندگی جز خدمت به تو هدف دیگری نداشتم. شروع می کند با صدای بلند به قُر، قر کردن. این شکم بی هنر پیچ پیچ ام را می گویم. با هر زحمتی شده سیرش می کنم، به جای سپاسگزاری (بی ادبی نشود) باد از بالا و پایین رها می کند و آبروی مرا جلوی دوست و دشمن می برد.
نیک بختانه، یا شور بختانه یکی هست که اشتها دارد، ولی تنبل شده وخوابیده و توانایی برخاستن ندارد. گاهی کوشش می کنم بیدارش کنم، تکانی می خورد ومی گوید: کاردانی می باید. کو کاردان.؟
16 دی 1403 ـــ 5 ژانویه 2025 ــ اردوخانی ــ بلژیک.
نگاشته شده توسط: ordoukhani | ژانویه 5, 2025
کو کاردان؟
نوشته شده در طنز

بیان دیدگاه