نگاشته شده توسط: ordoukhani | اکتبر 14, 2024

بنیاد ( ماخذ) یکی بودو یکی نبود!

به دنبال بنیاد(ماخذ) یکی بود، یک نبود می گشتم، این بیت را در دیون عطار خواندم!
«عمر تو چون اول افسانه ای ،هر چه همی بود و نبود ای غلام».
 زمانی که به کناره های (حاشیه های) برای دانستن معنی آن نگاه کردم، دیدم «هر چه همی بود و نبود ای غلام» شاید یکی از قدیمی ترین بنیاد ( ماخذ)«یکی بود ویکی نبود» باشد، به دید من زیبا آمد.


صبح رخ از پرده نمود ای غلام ، چند کنی گفت و شنود ای غلام
دیر شد آخر قدحی می بیار، چند زنم بانگ
که زرود ای غلام

درد خرابات مپیمای کم، هین که بسی درد فزود ای غلام،
در دلم آتش فکن از می که می، آینهٔ دل بزدود ای غلام

آتش تر ده به صبوحی که عمر، می‌گذرد زود چو دود ای غلام
«عمر تو چون اول افسانه‌ای، هرچه همی بود نبود ای غلام»
روی زمین گر همه ملک تو شد، در پی تو مرگ چه سود ای غلام
پشت بده زانکه بلایی دگر،هر نفست روی نمود ای غلام
گوشه‌نشین باش که چوگان چرخ، گوی ز پیش تو ربود ای غلام
دانهٔ امید چه کاری که دهر، دانهٔ ناکشته درود ای غلام
صد قدح خونش بباید کشید، هر که دمی خوش *بغنود ای غلام
بر دل عطار فلک هر نفس، صد در اندوه گشود ای غلام
*غنودن = خوابیدن، خواب رفتن سبک ، مژه گردم کردن . . .
24 مهر1403 ــ 14 اگتبر 2024 ــ اردوخانی ــ بلژیک


بیان دیدگاه

دسته‌بندی