نگاشته شده توسط: ordoukhani | مارس 17, 2024

بالای چشم بانوان ابرو نیست!

درست به یاد دارم: 10 ــ 12 ساله بودم. خانم «ش» ابروی دخترش «گ» هم سن من را می تراشید تا پر پشت شوند. مانند زنان دربارِ قاجاز، معروف به پاچه بزی.
اکنون ابرو کمانی رسم شده.

در آن زمان بانوان بادام را می سوزاندند تا کمی روغن پس بدهد، و با آن پشت چشم را سیاه می کردند، و همپنین خال پشت لب ( بادام را روی ذغال سرخ شده می سوزاندند، روی شمع دود می گیرد) اکنون سرمه چشم را می خرند، و مداد سیاه ویژه برای خال.
بانوان گرامی منِ مسکین را از همان 10 ــ 12 سالگی دیوانه آن چشم و ابرو کردید.
از آن چهره های گلگون تان، از آن لبان سرخ خندان تان چه بگویم که چه ها با من نکردید؟
با آن سینه ها جو لیمو، ( مثل هندوانه هم بود مهم نیست) با آن قد چو سرو( قد کوتاه هم بود، اشکالی ندارد) من را مرا شیدا و آواره کردید.
در دستان هایم بدترین ناسزاها به مردان از همه قماش گفته ام، هیچ مردی از من انتفاد نکرد که چرا به مردان توهین می کنی. نکند ما مردها بی غیرت شده ایم.
اما اگر از زنی کمترین انتقادی بکنم، و بگویم بالای آن چمشان زیبای خمارت ابروست، ده ها زن، و صدها مرد برای اینکه خود را پیش زنان عزیز کنند، با ناسزا فریاد می زند چگونه جرات می کنی به زن توهین کنی.
بانوان گرامی: منِ عاشق صفتِ جرات ندارم بگویم بالای چشمان زیبای شما ابروست، هر چند شیفته ودلبسته به آن ابرو و آن چشم ام.
27 اسفند 1402 ــ 17 مارس 2024 ــ اردوخانی ــ بلژیک


بیان دیدگاه

دسته‌بندی