نگاشته شده توسط: ordoukhani | ژوئیه 20, 2023

اتوبوس صلواتی!

اتوبوس صلواتی اتوبوس قزاضه مارک ج، م، ث، آمریکایی  بود که هر زمان در راه میان ده ها و شهره با خطر روبرو می شد، شاگرد شوفر داد می زد: بر خاتم انبیا محمد صلوات:  مسافرها همه با هم صلوات می فرستادند. زمانی که جاده پیچ و خم نداشت رانند فرمان را می داد دست کمک راننده. می گفتند: «راست کن بده دست شاگرد شوفر»
این اتوبوس وقتی در جاده پر پیچ خم لب دره که می رسید، مردم از ترس صلوات می فرستادند، علاوه بر آن از روخانه که می گذشت به همچنین. گاهی در روخانه گیر می کرد. مسافرها، با فرستادن صلوات اتوبوس را هول می دادند. درست به یاد دارم. یک اتوبوس از خیابان سرچشمه، تا گلیاردِ دماند، درحدود 85 کیلومتر بین 7 تا 8ساعت در راه بود. خودم دیدم هر چند کیلومتر رانند نگه می داشت، روغن در باک ترمز  که زیر پایش بود می ریخت. سگ دست آن،( میله ای که فرمان را به چرخ ها وصل می کرد، با سیم بسته بودند) در بین راه جلوی قهوه خانه ها، اتوبوس نگه می داشت، مردم ابگوشت، یا جگر کباب شده می خوردند و چایی هم می نوشیدند. البته خوراک و چایی راننده و شاگردش مجانی بود. یک چهارپایه سمت چپ راننده نیز بود که اغلب پسربچه ها روی آن می نشستند. کنار راه گارگران برای پر کردن چاله های از تپه یا کوه کنار جاده خاک می کندند و چاله ها را پر می کردند. گاهی هم کامیونی نزدیک قهوه خانه ها قیر در جاده می ریخت که کمتر گردو خاک بلند شود. گاهی هم صاحب قهوه خانه کم و بیش صد متر دو طرف قهو خانه را آب پاشی می کرد.زمانی که اتوبوس از ده به تهران می آمد،راهروی اتوبوس پر بود  ازسیب زمینی و سایر محصول ها، هم چنین مرغ و خروس، گاهی هم بره ای و بزغاله  وسط اتوبوس. روی سقف اتوبوس هم پر بود.
وفتی اتوبوس از تهران به طرف ده می رفت روی سقف اتوبوس دست کم یک متر جنس بود.(برنج، قند، پارچه، و سایر لوازم خانه ، نفت . . .)
29 تیر 1402 ــ 20 ژوییه 2023 ــ اردوخانی ــ بلژیک


بیان دیدگاه

دسته‌بندی