ناصرالدین شاه گربه ای داشت به نام ببری که عزیز دردانه او بود. اما این ببری از موش هم می ترسید، ولی گاهی هم بچه موش مرده ای یا جوجه گنجشکی می گرفت و نزد ناصرالدین شاه می برد. ناصرالدین شاه او نوازش می کرد، در باریان هم برای خوش ایند قبله عالم، صاحب قران شجاعت این گربه را می ستودند.
این گربه ترسو هیچ شباهتی به ببر نداشت.
من در پاسخ به یکی از نوشته های دوست ار جمندم حسین دولت آبادی، اپوزیسیون را سخت مورد انتقاد قرار دادم. ایشان پاسخ دادند « به نظر اینجانب اپوزیسیون طیف وسیعی است از چپ تا راست و راست افراطی و حق نیست همه را یک کاسه کنیم. با مهر»
از دید من این کسانی که دوست ارجمندم نام برد، مخالف جمهوری اسلامی هستند، مانند بیشتر ایرانیان ولی اپوزیسیون نیستند، اپوزیسیون یک حزب است.
اپوزیسیون به معنی سیاسی، یک جزب است با اساسنامه و هدف مشخص. حزب توسط یک هییت بناینگذار تشکیل شده است از بنیان گذاران حزب و هیت های گوناگون و اعضای حزب که ماهانه یا سالانه حق عضویت می پردازند، و . . . نمی خواهم زیاده نویسی کنم!
پرسش اینجاست: در بین مخالفان جمهوری اسلامی که خود را اپوزیسیون می نامند حزبی با این شرایط می بینیم ؟ اگر آقای رضا پهلوی است، ایشان مترسکی بیشتر نیستند که کلاغ ها هم از او نمی ترسند. اگر مجاهدین اند؟ آنها در کارنامه شان جز خیانت و جنایت چیز دیگر نیست و رویشان سیاه است.
باره ها در بین اپوزیسیون خیالی بوده ام، دیدم که همیشه با هم اختلاف دارند و حرف من یا حرف هیچ کس. در یک مورد هیچ گونه اختلافی نداشتند، آن هم خوردن کباب و نوشیدن عرق و شراب.
اگر نام ببری شایسته گربه قبله عالم بود، نام اپوزیسیون هم شایسته این عده می شود. با سپاس اردوست ارجمندم حسین دولت آبادی که مرا به اندیشیدن، و ورزش مغزی مجبور کرد. حوصله ویراستاری ندارم.
نگاشته شده توسط: ordoukhani | جون 7, 2023
شباهت ببری گربه ناصرالدین شاه و اپوزیسیون!
نوشته شده در منتشر نشده ها, کوتاه گفتار

بیان دیدگاه