نگاشته شده توسط: ordoukhani | مِی 26, 2014

آداب مستراح .

آداب مستراح .

یادش به خوبی و خوشی دوران جوانی، به ویژه نوجوانی. در حدود دوازده سال داشتم. یک روز از «کیلان دماند» با «اتوبوس صلواتی» به طرف تهران با بستگان مسافرت می کردیم. در آن زمان صد کیلومتر را اتوبوس در حدود هشت ساعت می پیمود، و در راه چند بار نگه می داشت. در بین مسافرین یک «آخوند» هم بود، که مرتب دعا می خواند و گاهی هم به مسافران پند می داد. یکبار که اتوبوس نگهداشت، من رفتم کنار دیواری مشغول شایدن شدم که یکباره آخوند دعا خوان مانند «جن» کنارم سبز شد و با چند روایت از امامان گفت» ایستاده شاشیدن کناه است، و کسی که ایستاده بشاشد جایش در جهنم است، باید چمپاتمه بنشینی و این کار را انجام دهی. من با خیال راحت کارم را کردم، و پس از آن باد پر صدایی رها نمودم و گفتم: ایستاده گوزیدن که گناه نیست؟ یکباره داد و فریاد آقا بلند شد که به «قبر پدر و مادر و هفت جدت بگوز» و فحش خواهر و مادر … می خواست مرا بزند که فرار کردم به طرف اتوبوس. در آنجا از ترس مسافرین با قیافه مهربانی به من نگاه کرد. من در پاسخ انگشت شستم را یواشکی به او نشان دادم.

در هیچ مذهب و مرامی، در هیچ کشوری قانونی در مورد شاشیدن، مستراح رفتن و گوزیدن جود ندارد، جز در کشور آخوند زده ما.

5 خرداد 1393 ــ 26 مه 2014 ــ بلژیک ــ اردوخانی


بیان دیدگاه

دسته‌بندی