در تاریخ بشریت آمده هم آمده؛ زمانی که نوح از طریق اداره هواشناسی آگاه شد که به زودی طوفان می شود، آب دنیا را فرا می گیرد، کشتی چند طبقه ای بزرگی ساخت. و در آن همه طرفداران خود به جز پسرش کنعان که با او اختلاف عقیده داشت، به همراه هر حیوانی، چرنده و پرنده و خزنده و گزنده و…، از هر کدام یک جفت یا چند جفت را جمع نمود و سوار بر کشتی نمود.
بعد از اینکه نوح و یارانش سوار این کشتی جانوربر[انسان و حیوان] شدند، طوفان عظیمی در گرفت . تمام کفار را نابود کرد. در این موقع فضولات در کشتی زیاد شد. فیل عطسه کرد و خوک از دماغش بیرون آمد و فضولات را بخورد. (بدین جهت است که گوشت خوک حرام است و تنها کفار می خوردند و ایمان آورندگان یواشکی) موش پیدا گشت. پلنگ عطسه کرد و گربه از دماغش بیرون آمد و موشها را بگرفت پس از مدت کوتاهی نوح و چندی از یارانش دل درد گرفتند. هرچه معالجه کردند چاره نشد. گاو عطسه کرد و بز از دماغ اش بیرون افتاد . نوح و یارانش ریش بز بگرفتند وبکشیدند و بسیار گوز رها کردند و دل دردشان آرام گشت. بدین جهت علمای بزرگ ما ریش دارند تا زمان دل درد بکشندو بگوزند، احساس آرامش کنند و محتاچ دیگران نباشند. و آن را » Selfservice نامیدند.
ولی بی ریشان همیشه محتاج ریش دارن بودند و در خودمت ایشان. چندی از بی ریشان به پرورش بز پرداختند تا ریش اش را بکشند و تیزی رها کنند. بدین جهت در بعضی فرقه ها بز و گاو جزو حیوانات مقدس محسوب می شوند.
1 دی 1401 ــ 22 دسامبر 2022 ــ اردوخانی ــ بلژیک
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟