جمشید از آمریکا(شهر…) تلفن کرد و پس از احوالپرسی گفت: در اینجا ما چند گروه هستیم که هر کدام جداگانه تظاهرات و راهپیمایی می گذاشتیم و برای اینکار می بایستی هر کدام جدا گانه از پلیس اجازه برگزاری تظاهرات و راهپیمایی بگیریم.
یک روز رییس پلیس به ما گفت: چرا شما با هم این مراسم را برگزاری نمی کنید. دیدیم فکر خوبی است. چند بار با نمایندگان گروهای گوناگون جلسه گذاشتیم و بحث کردیم. همه موافقت کردند. ولی مشکل ما این بود که کدام گروه جلو و کدام گروها به ترتیب پشت سر هم باشند. بحث دوستانه به دعوا و جدایی کشید. همه گروه ها می خواستند جلو باشند، بقیه پشت سرشان.
قرار شد برویم با پلیس مشورت کنیم. پلیس قرعه کشی کرد، چه گروهی صف اول و چه گروه هایی به ترتیب پشت سر هم قرار گیرند.
پرسیدم خجالت نکشیدید؟ پلیس نگفت: شما که سر یک موضوع کوچک با هم توافق ندارید، چگونه می توانید در فردای ایران دمکراسی بر سر مشکل های بزرگ توافق کنید؟
جمشید گفت: چرا با خنده تمسخر آمیزی گفت. گفتم از پوکر بازها یاد بیاموزید. خیال کن 5 نفر می خواهند دوستانه پوکر بازی کنند. برای چگونه نشستن سر میز پوکر، ورق ها را خوب بر می زنند وخال بالا می کشند. نفری که بزرگترین ورق را کشیده اول جای خودش را تعین می کند. سپس به ترتیب نفر بعدی .نفری که کمترین ورق را کشیده مجبور است جایی که خالی مانده بنشیند. و نفری هم که بزرگترین ورق را کشیده ورق می دهد. و اگر دو نفر یک ورق را بکشند، برای مثال، یکی سرباز پیک بکشد، یکی سرباز خشت، این دونفر دوباره ورق می کشند
قاب توجه دوستانی که می خواهند در روسیه تظاهرات کنند.
به دیوارهای ایرانیان ساکن روسیه گفتم که درهای ساکنِ بلژیک بشنوند . در این مورد آماده هر گونه کمکی هستم.
13 آبان 1401 ــ 4 نوامبر 2022 ــ اردوخانی ــ بلژیک
نگاشته شده توسط: ordoukhani | نوامبر 4, 2022
از پوکر بازها بیاموزید
نوشته شده در منتشر نشده ها
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟