چند سال پیش نوشتم، از پیر وخرفت شدن نترسید، وقتی شدید خودتان هم نمی دانید که مرتب درس اخلاق می دهید و پر حرفی می کنید و لاف می زنید.
چند وقت پیش با عده ای از جوانان هموطنم پسر و دختربودم. آنها با شور هیجان در باره مسائل روزایران بحث می کردند. من در سکوت با لبخندی پر مهر یک به یک آنها می نگریستم.
یکی از جوانان گفت: آقای اردوخانی شما هم چیزی بگو، عقیدات چیست؟
گفتم اگاهم به اینکه پیرو خرفت شده ام، و می ترسم از اینکه مانند بسیاری از هم سن و سال های خودم با دیدن چند تا جوان پرحرفی و لاف زدن را آغاز کنم.
پرحرفی هایم را به صورت داستان کوتاه می نویسم. هرکه خواست می خواند، هر که نخواست، نمی خواند، دنبال گوش مجانی نیستم، دیگر اینکه از تکرار آنچه دیگران در باره اش زیاد گفته اند و نوشته اند خود داری می کنم. پاسخ آنان تعارف های پر مهر بود. 24 اکتبر 2022 ــ اروخانی ــ بلژیک
نگاشته شده توسط: ordoukhani | اکتبر 24, 2022
درد پیری و خرفتی!
نوشته شده در منتشر نشده ها
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟