در سالهای 1369 ــ 1377 در دامه قتل های زنجیره ای ناگهان نام نامی من هم در لیست افرادی که جمهوری اسلامی گشته بود، و در نطر دارد به قتل برساند در نشریه همشهری لندن (مدیر پرویز اصفهانی) درآمد. یک روز هم پلیس محل من را خواست و گفت: مواظب خودت باش، و خانه ام زیر نظر پلیس بود. اول خودم رو گرفتم و به خودم گفتم: بعلــــــــه من هم کسی هستم و با نوشتن یک سری هجو خطری برای جمهوری اسلامی ایجاد می کنم. ولی زود بادم خوابید، به خودم گفتم زرشک! برو درِ مشک ات بذار.
یکی از هموطنان ما از نسل آخوند که اول طرفدار سرسخت انقلاب اسلامی بود، پس از خواندن کتاب(تولدی دیگر شجاع الدیدن شفا) یکباره دشمن خونی اسلام و جمهوری اسلامی شد، پس از انقلاب اسلامی همه جا گفته بود: «همون روز اول انقلاب ما رفتیم سفارت ایران رو گرفتیم، اسم این فلان فلان شده در اومد» بد شناسی ببین! در باره شجاع الدین شفا کتاب تولدی دیگر می نویسم. «حسودی را ببینید، تا چه اندازه، حتی به کسی که نامش در لیست ترور است»
من در نشریه همشهری( پرویز اصفهانی یادش گرامی) نوشتم. حاضرم جایم در لیست ترور را به مبلغ 10000 دلار بفروشم. ولی خریداری پیدا نشد.
همه می دانند: من مانند سگ هارم، به هیچ کس رحم نمی کنم، پاچه همه را از چپ تا راست می گیرم. به یک کس وفا دارم، آنهم وجدانم. که نمی گذارد چاپلوسی کنم، وانمود (تظاهر) کنم، دروغ بگویم،. دروغ هایم را به داستان در آروده ام.(داستان دروغی است که پایه ان بر واقعیتی بنا شده) مرید و برده اندیشه کسی باشم، آنچه می اندیشم، بنویسم. و اگر اشتباه کنم، حتا از سگی پوزش بخواهم. پوزش خواستن، اعتراف به اشتباه (گناه) است.
در طنزی که در سال 2010 به نام «خروس بی محل» نوشته بودم: اسمی هم از کیهان تهران آوردم. کیهان تهران پس از چند روز پاسخ داد:«تو چه گُهی هستی که ما از تو اسم ببریم؟»
خروس بی محل را در وبلاگ خواهم گذاشت.
5 مهر 1401 ــ 26 سپتامبر 2022 ــ اردوخانی ـــ بلژیک
نگاشته شده توسط: ordoukhani | سپتامبر 27, 2022
گرفتن سفارت ایران!
نوشته شده در منتشر نشده ها
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟