در سال 2010 مقاله ای با عنوان ، «انتقادی به آقای آرمش دوستدار» نوشتم.
دوسال بعد در کلن مهمان آرمش دوستدار بودم. در ضمن صحبت: گفتم فرهنگ ایرانی یک فرهنگ مذهبی است. ایرانی در سرشت دین خوست. وآنچه شما می گویید، برای ما قابل درک نیست. بارها ها دیدید، تا از دین خویی حافط، یا مولانا، یا دیگر عارفان انتقاد می کنید، فورا رگ گردن چند نفر ورم می کنید و می گویند، چگونه به خودت اجازه می دهی آنها را زیر پرسش ببری. وپیدایش قطار در بلژیک، با به راه افتادن آن در ایران با هم مقایسه کردم، و نتیجه گرفتم، شاید در صد سال اینده ما بتوانیم گفته ای شما به خوبی درک کنیم، آن هم با شاید. بار ها شاهد بودم، حتی مدعیان روشنفکری ما هم در بنیان دین خو هستند. حتی کسانی کتاب های شما را می خوانند و به به می گویند و چهه چه می زنند.و نوشته زیر را کم وبیش یاد آروی کردم. مبازه شما با دین خویی ایرانی! (شرم ام آمد بگوییم، آب در هونگ گوبیدن است.
در خارج از ایران یک حضرت موسایی آمد، یک حضرت عیسایی، یک حضرت محمد. در ایران میتراییسم زاده شده، از دورن آن زرتشت، مزدکی، ایزدی، و . . .مدت کوتاهی پس ازآمدن اسلام شیعه در ایران به وجود آمد، با گذشت زمان 33 فرقه شد. بزرگترینش از زمان صفویه شیعه 12 امامی.
از درون اسلام بیش از 10 فرقه عرفانی زاده شد.
تا قرن هشتم 13تصوف سنی در که ریشه اش در ایران بود، درچندی از کشور های خاورمیانه رواج یافت.
از قرن هشتم به بعد 7 تصوف شیعه در ایران به وجود آمد.(برای به درازا نکشیدن نوشتار از یاد آوری انها خود داری می کنم)
در قرن 19 حسینعلی نوری، ملقب به بهاء الله ، بهاییت را بنیان گذاشت. دیدگاه بهائی نابرابری میان زنان و مردان نه تنها مانع ترقی زنان بلکه مانع پیشرفت کل اجتماع میشود و همینطور به پیشرفت مردان نیز لطمه میزند. عبدالبهاء در آثار خود زن و مرد را به دو بال پرنده تشبیه میکند و توضیح میدهد همانطور که تنها هنگامی که هر دو بال قوی باشند پرنده میتواند پرواز کند، به همین نسبت موفقیت و رفاه بشریت نیز تنها وقتی اتفاق میافتد که زنان همپای مردان پیشرفت کرده باشند. برای بهائیان اصل برابری زن و مرد صرفاً به معنای فراهم کردن ترتیباتی برای مشارکت زنان در ساختارهای فعلی جهان نیست و بهائیان تلاش برای ارتقای مقام زنان به سطح مردان را به تنهایی کافی نمیدانند بلکه بهائیان معتقدند تغییر اساسی تر در ساختارهای اجتماع لازم است و زنان و مردان باید با همکاری یکدیگر برای ساختن نظم اجتماعی جدیدی تلاش کنند.( در نوشته بهاییت را با پروتستاتیسم مقایسه کرده ام)
انتقادی به آقای آرمش دوستدار
نگاشته شده توسط: ordoukhani | اکتبر 28, 2021
آرامش دوستدار، آرام بخواب که ما هرگز درک نخواهیم کرد که تو چه گفتی
نوشته شده در منتشر نشده ها
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟