نگاشته شده توسط: ordoukhani | مِی 20, 2021

این چنین با این و آن کردم!



داستان کوتاه: به زن جوان گفتم: اگر بخواهی موهایت را شانه می کنم، گیسوهایت را می بافم. در رخت خواب می خوابانم ات، نوازش ات  می کنم ، لحاف به رویت می کشم، چراغ را کم سو می کنم، برایت داستان  کودکانه می گویم، تا به خواب روی. گفت: با دل جان می خواهم، این چنین کن! این چنین کردم.
بامداد که از خواب برخواست، با لبخندی خمیازه ای کشیدو گفت: خواب خوش دیدم، تو آرزوهای بر باد رفته مرا ز باد گرفتی و به من دادی، ازآن یکی هستم که ازآن من است، او هم آرزوی های بر باد رفته بسیار دارد، آرزوهای او را هم از باد بگیر و به او پیش کش کن. این چنین با این و آن کردم. بازی با واژه «ازآن»
30 اردیبهشت 1400 ــ 20 مه 2021 ــ اردوخانی ــ بلژیک


نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

دسته‌ها

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: