نگاشته شده توسط: ordoukhani | مارس 7, 2021
گفتگوی خرانه، داستان خیلی کوتاه!
1 ــ دوتا خر نر با هم درد دل می کردند!
خر اولی ــ خوش به حال اسب های روز عاشورا، در اصطبل های شیک زندگی می کنن و می خورن و می خوابن، بهترین دکتر دوا رو هم دارن، سالی یه مرتبه میرن واسه روز عاشورا یکی دوساعت سواری می دن.
خر دومی ــ چی میگی خر حسابی، این اسب ها رو اخته می کنن که نبادا روز موعود فیل شون یاد مادیان های هندستون بکنه! اونوقت تا اونجایی که مردم بتونن تو سرشون می زنن تا فیل شون یادوشون بره.( من فیل نوشتم، شما چیز دیگری بخوانید) به یدی خاکزاد.
20 اسفند 1399 ــ 7 مارس 2021 ــ اردوخانی ــ بلژیک
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟