نگاشته شده توسط: ordoukhani | فوریه 15, 2021

شعری از » زنده یاد سعیدی سیرجانی»


وطن امروز اسیر دو سه تن بی وطن است/ انهدام وطن از نکبت این چند تن است .
این یکی لاشخور و آن دگری جغد سیاه /این یکی مرده خور و آن دگری گور کن است .
آن شده پیش نماز چمن دانشگاه /واقعا قصه ی او قصه * خر در چمن * است.
عطش قاضی اسلام بنازم که چنین/ تشنه خون جوان و بچه و مرد و زن است.
حاکم شرع به حیوان عجیبی ماند/ که دمش گاو و تنش خوک و سرش کرگدن است .
هیات حاکم ما هیات خیرات خوری ست /هیات دولت ما هیات زنجیر زن است .
تا که باشد وطنم دست دو تن تعزیه خوان/ همه جا قتل حسین یا که عزای حسن است .
روزگاری که وطن غصب کفن دزدان است/ عجبی نیست اگر مرده ما بی کفن است .
می زند خون جوانان وطن موج هنوز/ این چنین است که لب تشنه و خونین بدن است
مملکت داری از این قوم چه داری تو امید /که در اندیشه جیب و شکم وخیک تن است
بر نیاید ز بز و بزمچه خرمن کوبی/ کار بر عهده گاو نر و مرد کهن است شده
هر بی خردی صاحب یک دسته قشون/ هر خطا پیشه رئیس دوسه تا انجمن است
این یکی دشمن شعر و گل و موسیقی و عشق /آن یکی دشمن ملیت و خصم سنن است
بلبلان را همه کشتند به فتوای فقیه/ حالیا وقت نوا خوانی زاغ و زغن است
حد شرعی به گل لاله و نرگس زده است/ حاکم شرع که غارتگر دشت و دمن است
سرزمین گل و بلبل به چه روزی افتاد/ بلبل آن وزغ است و چمن آن لجن است
مجلس ختم قناریست بیا ای قاری/ که کنون نوبت تو طوطی شکر شکن است
این چه بو ییست که از زیر عبا می آید /که چنین باعث دلسردی مشک ختن است
داده بودند خبر بت شکنی می آید/ بت شکن آمد و دیدیم که پیمان شکن است
مذهب مرجع تقلید اگر بی وطنی است/سجده بر خاک وطن مذهب و آئین من است.
روانش شاد


نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

دسته‌ها

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: