نگاشته شده توسط: ordoukhani | دسامبر 23, 2020

روی سخنم با شماست!



شمایی که در این صفحه می نویسید. از این سایت ها مجازی (فیسبوک ، یالاترین، و …) سپاسگزارم که در این دوران کرونایی و تنهایی این امکان را به ما میدهد، تا با بسیاری از دوستان گفتگو و درد دل کنم.
فیسبوک یک سایت تخصصی در باره یک دانش «پزشکی، مهندسی، شیمی، فیزیک، جامعه شناسی ، روانشناسی
و دیگر دانش ها دیگر نیست». بلکه نشریه است که هر کسی هر لحظه هرچه دلش بخواهد، در آن می نویسد، یا عکس و فیلمی  و موسیقی می گذارد. من به شخصه فکر نمی کنم، با نوشته هایم ( هجو، طنز، داستان) تخم دو زده ای کرده ام، و باید همه بپسندند و به به بگویند و تشویقم کنند. من می نویسم، خواننده حق دارد بنا بر تجربه و عقیده اش، هر گونه که می خواهد برداشت کند. حتی ناسزا بگوید.
فیسبوک به من اجازه می دهد، تاچندی از دوستان که از نزدیک می شناسم، رابطه بر قرار کنم، و کسانی را که هرگز از نزدیک ندیده ام، از نوشته های شان نقشی در خیال بپرورانم. و بنا بر این نقش گاهی نطری  بنویسم.
بدون خود بزرگ بینی بهتر است بپذیریم، آن خانمی که هر روز عکس اش را در فیسبوک می گذارد، آن  خانم دیگر با فرزند نوزادش، آن زن و مرد جوان، یا میانسال با عکس شان، مقاله های سیاسی، اجتماعی، انتقادی، هر که هر چه در این صفحه می گذارد، هیچ کدام شاهکاری نسبت به دیگران نیست. گاهی عقیده ها با هم اختلاف دارند. «ولی در یک مورد همه با یکدیگر هم عقیده هستند، و آن زمانی است که یک آخوند می میرد، ده ها نظر را می خوانم، شادی همگان را با بدترین ناسزاها می بینم. گویی  از خوشحالی در دلشان قند می سابند.»
تمام کسانی که در فیسبوک می نویسند، برای من دوست داشتنی هستند. دلم میخواهد موقعیتی پیش میامد تا به دور هم جمع شویم و هرکه هرچه در چنته دارد در این بازار مکاره عرضه کند. گاهی دلم می خواهد انتقادی از کسی بکنم، ولی به خود می گویم: تو چکاره، به تو چه مربوط. گاهی هم به طور خیلی دوستانه به صورت پیام، با پوزش به او تذکر می دهم. یکبار هم نشده یاد آوری من با تند خویی پاسخ داده شود. بگذردیم از اینکه نوشته های بی بی سی، و دیگر خبر گذاری ها پر از اشتباه نوشتاری( املایی) است، و یاد آوری ما بی فایده.
فراموش کرد: وازه های فارسی به کار می برم.


در این تنهایی، با خودم حرف می زنم.،
گله می کنم، از خودم ایراد می گیرم،
اوقاتم تلخ است، هی نق می زنم،
در دل، بر سر خود فریاد می زنم.

ای دوست بیا، بیا! از تو گله نمی کنم،
اوقات تو را شیرین می کنم،  نق نمی زنم،
ایراد نمی گیرم، بر سرت فریاد نمی زنم.
تنها! درد دل می کنم و حرف می زنم
1 نیمه شب 3 دی 1399 ــ 23 دسامبر 2020 ــ اردوخانی ــ بلژیک

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

دسته‌ها

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: