منِ درمانده چه می دانم؟
یک مورچه بیشتر از من می داند. دانایی او در بنیاد (ذات) اوست. «من باید بیاموزم» زمانی که از تخم بیرون میاید، میداند برای چه به دنیا آمده، و وظیفه او چیست. من نمی دانم چرا به دنیا آمده ام، هستی چه وطیفه ای برایم تعین کرده» مورچه کارگر، یا سربازِ نازا است، تعدادی نر دارای نطفه، شماری ماده توانایی بار دار شدن.
تاریخ مورچه ها بین 110 تا 130 میلیون سال می رسد. «تاریخ من 2500 سال». در حدود 2200 نوع مورچه وجود دارد. آنها خود را با محیط وفق می دهند.
مورچه ها با کوشش فراوان در صلح با هم زندگی می کنند. ما همدیگر را می کشیم، خانه های دیگران را به آتش می کشیم. مال شان را می بریم. مورچه ها از تاریخ خود دم نمی زنند و به آن سر افراز نیستند. ما مرتب دم از تاریخ پر از جنایت و خیانت، دزدی با کشت و کشتارها می زنیم و به آن سر افرازیم.
مورچهها برای برقراری ارتباط با یکدیگر از فرومون(pheromone) استفاده میکنند. این سیگنالهای( نشان) شیمیایی در مورچهها نسبت به سایر نازک بالان تکامل یافته تر است. همانند سایر حشرات مورچهها برای تشخیص بوی فرومون، از شاخکهای بلند و نازکِ متحرّک خود استفاده میکنند. مورچه به وسیلهٔ دو شاخک خود اطلاعاتِ لازم در مورد جهت و شدت بو را استخراج میکند.
همانگونه که در بالا اشاره کردم، اگاهی، دانش، مورچه در ذات اوست. اما منِ درمانده؟ گویند مرا چو زاد مادرد (م) پستان به دهان گرفتن آموخت… دستم بگرفت و پا به پا برد. تا شیوه راه رفتن آموخت. یک حرف دو حرف بر زبانم، الفاظ نهاد و گفتن آموخت. اگر راه رفتن نمی آموخت، من راه نمی رفتم؟ اگر الفاط نهادن و گفتن نمی آموخت، من سخن نمی گفتم؟ (نخوانده بگیرید و بین خودمان باشد) در کودکی نوجوانی رکیک ترین حرف ها را در کوچه و خیابان آموختم.
منِ به اندازه مورچه ای نمی دانم. از خود می پرسم، دانستنی هایم به چه کار آید؟ راستی منِ درمانده چه می دانم؟
(این صدها ( گتاب هایم) صفحه کاغد که سیاه کردم، اگر 70 ــ 80 سال پیش بود، و نزد بقالی می بردم، شاید یک سیر خرما خرک به من می داد.)
28 مهر 1399 ــ 19 اکتبر 2020 ــ اردوخانی ــ بلژیک
نگاشته شده توسط: ordoukhani | اکتبر 19, 2020
من درمانده چه می دانم؟
نوشته شده در منتشر نشده ها, داستان کوتاه
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟