ما گوسپندانیم که گوسپند می خوریم!
چه خوشبخت اند گوسپندان، در چراگاه همچنان که آرام و سر به زیر می چرند، پشکل می اندارند. گاهی کرمی به بینی شان می رود، وارد سرشان می شود. مخ شان را میخورد و رشد می کند. سرشان به خارش می افتد، سر بلند می کنند، به جلو می افتند بع بع کنان پند اندرز می دهند. مدعی روشنفکری و سیاسی بودن می کنند. از حقوق گوسپندان سخن می گویند. خیال می کنند اگر بع بع نگنند کسی نمی داند گوسپند اند.
سگ های گله گوسپندان از گله جدا شد را به گله باز می گردانند، تا گرگ آنها ندرد. چوپان چوب دستی بلند در دست، با خیال راحت به دنبال گله راه می رود.
میشی (گوسپند ماده) از درد زایمان بع بعش به آسمان می رسد. قوچ ( گوسپند نر)حواسش به زیر دم میش جوانی است. بره از پشت میش به زمین میافتد، مادرش او را لیس می زند و پوسته نازکی که روی اوست پاره می کند. بره با پاهایی لرزان، دیده ای مه الود به طرف پستان مادر می رود.
چوپان مهربان است، بره را در آغوش می گیرد و نوازش می کند. شامگاهان میش ها شیرشان دوشیده می شود.
گوسپندان آرام چرا کنان با خیالی راحت به طرف کشتارگاه می روند. چوپان مهربان است، جای خطرناگ انها را نمی برد. لحظه ای، سپس! این نیز می گذرد. سگ های گله هم که پاسدارند، بی نسیب نمی مانند.
امروز کباب بره خوردیم. گوشت بره نرم تر و لذید تر از گوشت گوسپند است. گران تر هم هست. گوشت بره تو دلی از گوشت بره هم لذیذتر گرانتر از گوشت بره است. پوست تار و کمانچه از پوست بره تو دلی، یا بز تو دلی است.
آهنگ دلنواز تار و سه تار از پوست بره تو دلی خوش آیند است.
کلاه پوستی هم از پوست پشم دار بره تو دلی است. ما گوسپندانیم که گوسپند می خوریم .
7 مهر 1399 ــ 28 ــ سپتامبر 2020 ــ اردوخانی ــ بلژیک
نگاشته شده توسط: ordoukhani | سپتامبر 28, 2020
ما گوسپندانیم که گوسپند می خوریم!
نوشته شده در منتشر نشده ها, داستان کوتاه
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟