نفت بخورید، شاید کرمتان بریزد!
فکر می کنم، سال 1333 یا 1334 بود. شوهرم خواهرم در حیاط خانه اش سر گرم تعمیر ماشین جیپ ویلیز قراضه که داشت بود. من با خوهر زاده هایم بازی می کردم. در ضمن فرار از دست آنها، لحظه ای کاسه نفتی که شوهر خواهرم در آن میخواست قطعات ماشین را تمیز کند، و هنوز کثیف نشده بود، در همان حال که دویدن خیال کردم آب است سر کشیدم. جای شما خالی سخت به سرفه افتادم. یک ساعت بعد هم کاهو سکنجبین زیادی خوردم.
گلاب به رویتان سخت اسهال گرفتم. رفتم سر مستراح شروع کردم به دست به آب، چه دست به آب طولانی! یک وقت متوجه شدم که کرمی بدونه زیاده گویی به درازای دو تا سه متر همینطور از کون من خارج می شود.
با این تجربه، می خواهم به امت همیشه در صحنه پیشنهاد کنم: شما که کرم دارید، ضریح حرم ها را لیس می زنید. نفت بخورید. شاید کرمتان بریزد. 2 فرودین 1399 21 مارس 2020 ــ اردوخانی ــ بلژیک
نگاشته شده توسط: ordoukhani | مارس 21, 2020
نفت بخورید، شاید کرمتان بریزد!
نوشته شده در منتشر نشده ها, داستان کوتاه
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟