سر خر علف سبز می شود و می گرید!
باور کنیدزمانی که آدم (آدم یعنی من) چیزهایی در این جمهوری اسلامی می بیند، که در هیچ جای دنیا سابقه ندارد، خر شاخ در میاورد و روی سرش علف سبز میشود.
41 سال است که یک کارخانه پارچه بافی پرچم آمریکا و اسراییل می بافد، برای آتش زدن و روی آن راه رفتن و شعارمرگ بر آمریکا اسراییل دادن.
نیرو و سرمایه ای که برای این کار به هدر می رود، در تصور نمی گنجد. اگرهمان پرچم ها لباس می شد، هزاران نفر لخت در سرمای زمستان راه نمی رفتند.
از این بگذریم: به جای پرچم این دو کشور که می سوزانند، با همان پرچم ها اگر پوشاک می ساختند، نمایندگان مجلس خبرگان و خیلی از پیشنمازهای شهرهای بزرگ و کوچک، مجبور نبودند به فرزندان شان، در آمریکا و اروپا بگویند برای شان پوشاک بفرستند. و پوشاک خیلی از خانه های سالمندن تامین می شد. علاوه بران، می توانستند صادر کنند، و در تمام فروشگاه های ایرانی مانند واجبی (داروی نظافت، موبر، در حقیقت پشم بر) به فروش برسد. این خود یک خدمتی به آدم های مسن می شد که سرافراز بودند، پوشک ایرانی می پوشند، با پرچم آمریکا اسراییل، و شعار مرگ بر این دو کشور. (شاید آمریکایی های ملی گرا نیز خریدار بود، البته بدون مرگ بر آمریکا)
( در اینصورت من هم جلوی دوستان بلژیکی ام شلوارم را پایین می کشیدم و می گفتم ببینید چقدر ما پیشرفت کردیم! خواهش می کنم تهمت نوکر و جیره خور جمهوری اسلامی به من نزیند. و به آنها هم پیش کش می کردم)
دود از کله ادم بلند می شود: در این 41 سال میلیون ها نفر در خیابان ها را افتادند و شعار مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسراییل دادند. اگر این جمعیت، بیل کلنگ در دست می گرفتند، می تتوانستند، خلیج فارس را با کندن کانالی به دریای مازندران وصل کنند. علاوه بر آن یک مدرسه خرابه در ایران نبود، یک نفر بی خانه نبود.
زمانی که به این خیانت ها، جنایت ها، به این بزرگترین فاجعه تاریخ ایران فکر می کنم: شاخ در میاورم، روی سرم علف سبز می شود، با لبخند تلخی در درون می گریم.
3 بهمن 1398 ــ 23 ژانویه 2020 ــ اردوخانی ــ بلژیک
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟