فرق پوشاک بچه، و اصلاح طلبان، ملی مدهبی ها و …؟
زمانی که جوان بودم، و نیمه شب بیدار می شدم و می دیدم چراغ خانه همسایه جوان روبرو روشن است، به خودم می گفتم: اینها دارند عشق بازی می کنند. چه زود زمان گذشت. همسر بچه دار شدم، وقتی نیمه شب صدای گریه نوزادمان به دلیل گرسنگی یا ریدمان در پوشاک بلند می شد، من و همسرم نیمه شب بیدار می شدیم و بچه را می شستیم و به او شیر می دادیم. در شیر دادن من هم سهم داشتم. پس از ان هر زمان که نیمه سب چراغ خانه همسایه را روشن می دیدیم، به همسرم می گفتم: این بیچارها هم مانند ما مشغول تمیز کردن و شیر دادن به نوزادشان هستند.
توجه کردید که با گذشت زمان برداشت از یک حادثه چگونه تغیر کرد.
این تغیر دیدگاه هم در مورداصلاح طلبان و ملی مدهبی ها هم به وجود آمده. (مارکسیت ها پیشین و … سروش ها اهل تبارش) که پشیبان و نقش مهمی در این انقلاب داشتند،( و درک کردند، چی می خواستند، چی شد؟ نخواستم بی ادبی کنم) اکنون درک کردند، که نوزادشان ( انقلاب) در پوشاک خرابی کرده و هر روز هم بیشتر خرابی می کند. و هیچ دولتی با آمدن این یا آن رییس جمهور نمی تواند آن را بشورد و تنها بیشتر ( بی ادبی نشود) گه مالی می کند، برداشت شان عوض شده و اصلاح طلب و ملی مدهبی و دمکرات شدند.
ساعت سه نیمه شب از خواب بیدار شدم که بروم «قضای حاجت، اجابت مزاج» که دیدم چراغ همسایه روبرو روشن است. در تنهایی خندیدم و این داستان (چرندیات) را نوشتم. 5 اسفند 1397 ــ 24 فوریه 2019 ــ اردوخانی ــ بلژیک
خیلی عالی بود👌🏻👌🏻
By: aminghorani on مارس 3, 2019
at 8:19 ق.ظ.