اسیر واژه ها بودن، قربان شما

اسیر واژه ها بودن، قربان شما! چه کنم؟ اخلاق گُهی دارم، جلوی دو جایم را نمی توانم بگیرم، قلم ام، زبان ام. هر چند که جریمه های سنگینی برای آن داده م. از خواب وحشتناک چند هزار ساله بیدار شدم. در خواب دیدم، همه همدیگر را قربانی می کنند و قربان (صدقه) یکدیگر می روند. … ادامه خواندن اسیر واژه ها بودن، قربان شما