نگاشته شده توسط: ordoukhani | دسامبر 7, 2018
برو دزدی یاد بگیر!
برو دزدی یاد بگیر!
باور کنید، این غربی ها ما را بهتر از خودمان می شناسند! سال هاست که هر روز در خبرها می بینم که فلان بانک را دزد زده، و چند نفر را گروگان گرفته. بدین جهت از خود می پرسیدم، احساس دزد یا گروگان و گرو گان گیر چیست؟ بهترین راه برای پاسخ به این پرسش ها، فکر کردم که چه خوب است من هم به یک بانک حمله کنم و چند نفر را گروگان بگیرم.
برای این کار با «نقاب خر» به یک بانگ بزرگ رفتم، «با سنجاق ریزی» که در دست داشتم، آقایی که پشت گیشه بود را تهدید کردم و گفتم: دست ها بالا هرچه پول در صندوق داری به من بده! خندید و «یک سانتیم » من داد و گفت: نقاب از چهره بردار، «توخری، احتیاج به نقاب نداری». و ادامه داد: بدون شک تو ایرانی هستی. چندی ازهموطنان تو ملیونها در این بانک دارند، برو ازآنها دزدی یاد بگیر.
غمگین رو به کسانی که در بانک بودند کردم و گفتم: می ترسم از اینجا تنها خارج شوم و پلیس مرا بگیرد، می خواهم کسی را به عنوان گرو گان بگیرم. خواهش می کنم یک نفر داوطلب شود.
پیر مردی با مهربانی به من نزدیک شد و گفت: یک بار کارمندان سفارات آمریکا را گروگان گرفتید و هنوز هم جریمه اش را می دهید، و خیلی از آنها که در این گروگان گیری شرکت داشتند، ثروت فراوان و مقام های بالا در ایران دارند و با خیال راحت به کشورهای غربی می آیند و می روند و معامله های کلان می کنند.
با همان نقاب و سنجاق ریز به جواهر فروشی معروفی رفتم. آنجا هم به من« یک قوطی خالی به اندازه یک قوطی کبریت » به من دادند و همان پاسخ ها… یاور کردید…؟
16 آذر 1397 ــ 7 دسامبر 1018 ــ اردوخانی ــ بلژیک
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟