در انتطار تو،
سایه ام را دیدم که باد می برد،
به سوی تو.
دید سایه ام که در انتظاز منی؛
دست سایه ام را بگیر، بیا،
بیا، به سوی من،
که من چشم در انتطار تو.
24 شهریور 1397 ـــ 15 سپتامبر 2018 ــ اردوخانی ــ بلژیک
در انتطار تو،
سایه ام را دیدم که باد می برد،
به سوی تو.
دید سایه ام که در انتظاز منی؛
دست سایه ام را بگیر، بیا،
بیا، به سوی من،
که من چشم در انتطار تو.
24 شهریور 1397 ـــ 15 سپتامبر 2018 ــ اردوخانی ــ بلژیک
نوشته شده در منتشر نشده ها, شعر, طنز
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟