خرکچی ها و حمال های دیروز!
من از کودکی علاقه ویژه ای به خر داشتم. به مجرد اینکه خر پیازی، یخی و … را دم خانه می دیدم، نوازشش می کردم، و اگر پوست خربزه یا هندوانه ای هم در خانه داشتیم به آنها می دادم. تابستان که به ده مان می رفتیم، من مرتب به دنبال خرها بودم. درست به یاد دارم، همیشه مقداری پودر «پنی سیلین» در کاغذی پیچیده در جیب داشتم که اگر خری زخمی ببینم بر روی زخمش بپاشیدم. پدرم از دستم عصبانی بود و می گفت: تو آخرش خرک چی می شوی، این مملکت به خرک چی هم احتیاج دارد.
مادرم وقتی می دید من درس نمی خوانم و همیشه به دنبال ولگردی لات بازی هستم: می گفت: تو حمال می شوی، این مملکت به حمال هم احتیاج دارد. روان شان شاد، زنده نماندند تا ببینند، خرک چی ها و حمال های دیروز تمام مقام های مهم و ثروت این مملکت را در دست گرفته اند.
5 بهمن 1396 ــ 25 ژانویه 2018 ــ اردوخانی ــ بلژیک
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟