خواهش من از همسر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل!
ای بانوی گرامی تر از کرامی،ای یباترینِ زیبایان، ای بانوی اول جهان، نور چشم انکل سام. ای خورشید درخشان،ماه تابان، ستاره نیک بختان. ای رود روان. ای سرو بلند، ای گیسو(کلاه گیس)کمند، ما را ز تو خواهشی عاجزانه است. هر زمان که با «بنیامین» همسر خود ژاندارم و قدرت مطلق خاورین،(خاورمیانه) سردار اورشلیم، عزیز دل واشنگتن همسر، رشیذ مرد در خانه به جدل می پردازی، وچون آن مرد شریف از پس شما بر نمی آید، فورا چند بمب بر سر مردم بی کناه، بی پناه، پتیم، درماند، مفلس و بد بخت فلسطین می اندازد. و زمانی که خیلی از شما تو سری بخورد، چند بمب بر سر ملت سوریه پرتاب می کند. با ین کار هم عقده خودش را بر سر این ملت ها خالی کرده، وهم کشورهای همسایه دیگر، «مصر، اردن، لبنان» فمهانده که مواظب خودتان باشید و پایتان را از گلیم خود درازتر نکنید، و این چنین هم به کشورهای عرب خلیح فارس می گوید، با آن میلیارد، میلیارد اسلحه از تمام دنیا خریده اید، نبادا رویتان را زیاد کنید و یابود ورتان دارد، و چند تا طرقه به طرف ما پرتاب کنید.
بانوی گرامی، ای که سرو چو قد تو بیند سر خم کند. غزال چون در چشم تو بنگرد، چشم بر هم نهد. ماه چو بر رخ تو نطاره کند، بر پس ابر پنهان شود. خواهش این نویسنده بینوا و یک لا قبا، این است که «اگر با همسر خود مهربان باشید، ناسزایش نگویید، قابلمه تو سرش نکوبید،نیشگونش نگیرید، گوشش را نکشید،» و…سبب می شود که هزارها نفر از مردم فلسطین و سوریه زنده بمانند، و خرابی های جبران ناپذیر در این سر زمین ها به بار نیاید.
با ارج فراوان، به آن سرو خندان. اردوخان، دوستدار انسان، گوینده چاخان، دراز زبان، از بیکاری آب در هونگ کوبان.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟