دست دادن با ملکه انگستان !
ارزش ها با هم متفاوت اند. آنچه یک نفر به آن سر افراز است، ممکن است برای دیگری ننگ باشد.
در جایی شنیدم که جعفر خان از اینکه موقع برگشتن امام از پاریس توانسته بود به او دستی بمالد با افتخار سخن می گوید.
در پیروزی انقلاب اسلامی سازمان مجاهدین خلق ایران، سازمان چریک های فدایی خلق ایران، سازمان پیکار، خیلی دیگر از گروه های چپ نقش مهمی بازی کردند،همه جا از شرکتشان در به ثمر رسیدن این انقلاب با سر افرازی سخن می گفتند، و عکس های شان را با آیت الله های ریز و درست، حتی با خلخالی در روزنامه هایشان چاپ می کردند، ولی پس از اینکه از انقلاب اسلامی سهمی نبردند، حاشا کردند و به دشمنی با جمهوری اسلامی پرداختند. و گذشته خودشان را هم زیر سوال نبردند.
چند ماه پیش در لندن مهمان دوستم هوشنگ بودم. در ضمن نوشیدن چای و خوردن میوه، هوشنگ عکس خودش را که در زاد روز ملکه انگلستان در بین جمعیت در حالیکه دست ملکه در دست اوست گرفته بود، با سر افرازی به ما نشان داد و گفت: «ملکه یه دست به من داد». من عصبانی شدم و گفتم: خاک بر سر بی جنبه ات، نزدیک به سه قرن هست که دولتمردان ما، از وزیر، وکیل، امیر وشاه مرتب به اینها ( دست) داده اند و می دهند. و هرکس که نخواسته بدهد، سرش را زیر آب کردند. ولی تا کنون یک بار نشده که دولت و ملت فخیمه و پاشاه انگلستان با سرافرازی در این مورد حرفی بزنند. و همیشه هم با فروتنی گفته اند، شما ما را بعلــــــــــــــه. و در دل گفته اند: به گفته روانشاد سعدی عاقلان دانند.
(امیدوارم معنی داستان عاقلان دانند را بدانید.)
24مهر 1333 ــ 21 اکتبر 1954 سپهبد زاهدی نخست وزیر هنگام بحث در باره محاسن قرارداد نفت با کنسور سیوم به مدت 40 سال گفت: در واقع سر انگلیسی ها و آمریکایی کلاه رفته، برای اینکه تا هفت ــ هشت سال دیگر اتم جای نفت را می گیرد، و نفت دیگر مصرفی نخواهد داشت، ولی اینها مجبورند تا آخر تاریخ قرار داد به ما وجهی بپردازند. چند سال بعد شاهنشاه در یک مصاحبه مطبوعاتی قرار داد با کنسورسیوم که شامل هفت کمپانی بزرگ نفتی را موفق آمیز خواندند.
این یک نمونه کوچک از (دست) دادن ما به اینهاست که هنوز هم داریم (جریمه اش را) می دیم.
25 آذر 1395 ــ 15 دسامبر 106 ــ اردوخانی ــ بلژیک
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟