اسیر هر دلی
در بازار برده فروشان مرا به هیچ فرختند،
گناه، نه از فروشنده است و نه از خریدار،
گناه از من است که اسیر هر دلی گشتم.
13 تیر 1395 ــ 3 ژوئیه 2016 ــ اردوخانی ــ بلژیک
در بازار برده فروشان مرا به هیچ فرختند،
گناه، نه از فروشنده است و نه از خریدار،
گناه از من است که اسیر هر دلی گشتم.
13 تیر 1395 ــ 3 ژوئیه 2016 ــ اردوخانی ــ بلژیک
نوشته شده در منتشر نشده ها, شعر
من انسانی آزاد شده از یک فرهنگ ارباب رعیتی و استبدادی هستم . برای به دست آوردن این آزادی با خودم جنگیده ام و هنوز می جنگم . من دیگر خودم را بنده و غلام و چاکر و نوکر و خاک پای کسی معرفی نمی کنم . کسی را هم جناب عالی نمی خوانم ، به عرض کسی نمی رسانم . برای من پزشک در مطب یا بیمارستان آقا یا خانم دکتر است، استاد در دانشگاه، خارج از آن جا خانم یا آقای ...هستند. در نبرد با چاپلوسی ، دروغ ، حسادت ، ضعیف کشی ، مرده پرستی ، عدم اعتماد به خود و قبول سرنوشت که همگی زاده فرهنگ ارباب رعیتی و استبدادی است ، پیروز شده ام . و میدانم لحظه ای غفلت؛ آنها بر من چیره می شوند. از شما خواهش می کنم مرا در نبرد با این فرهنگ پوسیده چندهزار ساله یاری دهید. «ابوالفضل اردوخانی»
یک غلط املایی: فروختند ،
!
By: moheme? on ژوئیه 5, 2016
at 11:38 ق.ظ.
خیلی از نطرت خندیدم، و با سپاس از توجه ات
By: ordoukhani on ژوئیه 5, 2016
at 2:07 ب.ظ.