نام دیگر دزدی در آمد است !
در جمعی که همه درغ می گوید، و همه می دانند که دیگران دروغ می گوید، و دروغ را با چاپلوسی تائید می کنند، پس همه راست می گویند. آنکس که دروغ نمی گوید، خائن است و محکوم به مجازات.
در جمعی که همه تظاهر به دینداری و درستی می کنند. جای مهرنماز پیشنانی شان را کبود کرده، چندین بار به مکه رفته اند، همه می دانند که دین دکانی است که سرمایه اش دزدی است، و در آن تزویر و ریا می فروشند، از دروغ و دزدی ریا را شرمی نیست. آنکه این صفت ها را ندارد و پیشنی اش سپید است، ورشکسته و درِ دکانش تخته است.
در جمع دزدان، اگر کسی مال دیگران را ندزدد، دزد نیست. دزدان را ز دزدان دیگر شرمی نیست. شرم بر آن کس که دزد نیست. آنکه دزد نیست، خائن و محکوم به مجازات.
دزدان سر مال دزدیده شده با هم جنگی ندارند. هرکس می داند از کجا و مال (ملت) چه کسی را بدزدد.
دعوا سر لحاف ملا نصرالدین نیست. در گنج قارون آنقدر ثروت خوابیده که دزدان به راحتی هر چقدر که توانایی دارند، می دزدند.
برادر ( پدر، مادر، خواهر، تمام بستگان و آشنایان درو نزدیک) این حکایت دولتمردان ما است. همه تظاهر به دینداری می گنند، همه می دانند درغ می گویند، هیچ کس از دروغ گفتن و دزدیدن شرمی ندارد. نام دیگر دزدی درآمد است. هیچ کس از دیگری نمی پرسد، کجا کار می کنی، چقدر حقوق می گیری. سواد و شعور داری! می پرسد چقدر درآمد داری؟ از چه راهی مهم نیست. به قیمت فقر چه کسانی مهم نیست. آنکس که دزد، دروغگو و متظاهر نیست و وجدانش بیدار، کلاهی ندارد که پس معرکه باشد.
23 بهمن 1394 ــ 12 فوریه 2016 ــ بلژیک ــ اردوخانی
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟