دموکراسی اروپای غربی،بزرگترین میراث جهانی !؟
نوشته زیر برگرفته شده از «کتاب صادق جلال اعظم، استاد فلسفه دانشگاه دمشق»، با عنوان «سلمان رشتی و حقیقت در ادبیات» » صفحه 32 ترجمه تراب حق شناس، آذر 1378 است. ناشر: انتشارات «سنبله» هامبورک.
… در اینجا بد نیست به آنچه که «شیخ متولی الشعراوی» در تلویزیون قاهر در برنامه «از الف تا ی» گفته اشاره کنم.
او گفته: «وقتی شکست اعراب در ژوئن 1967 رخ داد، خدا را با خواندن دو رکعت نماز شکر کردم که پیروز نشدیم». و هنگامی که پسرش از او پرسید که چطور خدا را به خاطر شکست میهن شکر می کنی؟ شیخ پاسخ می دهد: «اگر پیروز می شدیم به دامن کمونیسم میافتادیم و دین مان از دست می رفت».
درهمین صفحه! مایلم این نکته را نیز که محقق و روزنامه نگار انگلیسی » پاتریک سیل از» » زکی الارسوزی» نقل می کند بیاورم.
آّرسوزی پس از فراغت تحصیل در دانشگاه سوربون (فرانسه) به سوریه باز می گردد، و در همان دبیرستانی که در شهر»انطاکیه » درس خوانده بود، به دبیری مشغول می شود. اما فرنسویان که در آن زمان قیومیت سوریه را داشتند او را دستگیر می کنند. زیرا که به خود جرات داده، و برخی از آنچه در پاریس آموخته بود به شاگردان می آموخت.
مقامات فرانسه به او فهماندند که آنچه در کار او مهم باشد، منافع فرانسه است، نه اندیشه علم و فرهنگ آن. همچنین برای او روشن کردند که انقلاب فرانسه، روشنگری، آزادی، دمکراسی، حقوق بشر، و برابری و برادری هم چیزهای خوبی هستند، اما فقط در اروپا، و به هیچ وجه قابل صادر شدن به مستعمرات یا کشورهای تحت سلطه نیستند، …
این پاسخی است به دوست ارجمندمان، آقای Amir Mombeini در فیسبوک.
14 بهمن 1394 ــ 2 فوریه 2016 ــ بلژیک ــ اردوخانی
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟