نگاشته شده توسط: ordoukhani | ژانویه 26, 2016

داستان سه تا پیر مرد گوزو، و رئیس جمهور ما!

داستان سه تا پیر مرد گوزو، و رئیس جمهور ما!

دیدار حسن روحانی با پاپ، و پوشاندن مجسمه های لخت مرا به یاد داستانی که چند سال پیش نوشته بودم انداخت.
سه نفر پیر مرد در پارکی روی نمیکت کنار هم نشته بودند. اولی گفت؛ من طوری می گوزم که صدا نداشته باشه.
دومی گفت؛ من طوری می گوزم که بو نداشته باشه.
سومی گفت؛ من یک جوری می گوزم که نه صدا داشته باشه، نه بو.
دو نفر دیگر به او گفتند؛ پس چرابه خودت زحمت گوزیدن می دی؟
حالا حکایت آقای حسن روحانی است. رییس جمهور محبوب ما،  چرا به خودت زحمت می دهی و به موزه ای می روی  که روی عکس ها و مجسمه هایش پرده کشیده اند. 6 بهمن 1394 ــ 26 ژانویه 2016 ــ اردوخانی ــ بلژیک


نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

دسته‌ها

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: