زن گناهکار!؟
به امام زمون تمام مشکلات خانواده ما تقصیر منِ. بی رودرواسی (روی در بیایستی) من مقصر به دنیا اومدم. دخترم درس نمی خونه، خانم می فرمایند؛ تقصیر توست که لوسش کردی. پسرم بچه ها رو تو مدرسه می زنه، خانم می فرمایند؛ تو این نره خر رو قلدر بی ادب بار آوروی.
خورشت ته می گیره، پلو می سوزه، بازم مثل همیشه مقصر منم. بچه ها ریخت پاش می کنن، خانم می فرمایند، تو این ها رو بی نظم بار آوردی. با مادر و خواهرش دعواش می شه، میگه واسه خاطر تو بود. هرچه تو خونه گم بشه، خونه گرمه، یا سرده، باز خانم می فرمایند تقصیر توست. خواهرش با شوهرش حرفش می شه، خانم می گه این نر خر از آشنای های تو بود. هرچی تو این خونه خراب شه، یا بشکنه، حتی خونه درو همسایه بازم خانم من رو مقصر می دونه.
بهش می گم؛ خانم، جیگرم، قلبم، عزیزم، به مولا کفش پاتم، ماتیک لباتم،النگوی دست هاتم، گوشواره گوشتم؛ اون گردن بند گردنتم، آخه من چه تقصیری دارم که عاشقتم! اون موقع می پره بغلم و ماچم می کنه و دست به سر و صورتم می کشه و میگه؛
به من بگو؛ چه گناهی کردم که تو رو انفدر دوست دارم؟
30 آذر 1394 ــ 21 دسامبر 2015 ــ اردوخانی ــ بلژیک
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟