نگاشته شده توسط: ordoukhani | آگوست 26, 2015

از خر نر هم نمی گذرند

از خر نر هم نمی گذرند !

چهار تا خر ماده  از چشمه ای آب می نوشیدند و در دل می کردند.

ماده خر اولی ــ خواهر چرا این آدم ها » نر» زنها شون را می پیچن توی چادر چاقچور؟

دومی ــ از ترس نره آدم های دیگه خواهر، به قول خودشون از ترس نامحرم .

سومی ــ این آدم های نر انقدر هیزن که وقتی از بغل من رد میشن، طوری من رو نگاه می کنن که می خوام از خجالت آب شم برم تو زمین.

چهارمی ــ این که چیزی نیست، شوهرم می گه، این نرهای آدم که اسم خودشون رو گدوشتن مرد، مخصوصا اون ریشو ها وعبا و عمامه دارا طوری به من نگاه می کنن، به خصوص به کپلم که دمم رو می ذارم لای پام و در می رم.

اولی باخنده در حالیکه سرخ شده بود ــ واه خاک عام تو سرم، چه حرفا چه چیزا دارم شاخ در می آرم، یعنی از خر نر هم نمیگذرن؟  3 فوریه 1992 از کتاب فرهنگ بی فرهنگ ها، نوشته خودم


نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

دسته‌ها

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: