نگاشته شده توسط: ordoukhani | مارس 8, 2015

جناب، و سرکار

جناب، و سرکار

یکی از معنی های «جناب» در فرهنگ دهخدا «داغ که بر پهلوی شتر نهند. (منتهی الارب ). ریسمانی را گویند که بر گردن چاروا بندند و هر جا که خواهند ببرند است.»

یک کمی بازی با این واژه( جناب) می توانیم آن را «شتری که بر پهلویش داغ خورده معنی کنیم، یا چاروایی که ریسمانی بر گردن دارد، و به هر طرف که بخواهند می کشند» در این صورت معنی جناب عالی هم روشن است؟! این واژه در مورد بسیاری از مردان به درستی به کار برده می شود.
چون آخوندها با کمک چپول ها که خیال می کردند کبابی در راه است،ما را خوب داغ کردند، و طنابی هم بر گرن مان بستند، و به هر طرف که خودشان خواست کشیدند. می پذیرم که یک جناب هستم، هموطنان گرامی (مرد)به جناب بودن خود اعتراف کنید.

و، در فرهنگ دهخدا  واژه «سرکار» به معنی « کارفرما در کاری . (یادداشت مؤلف ). کارفرما و صاحب اهتمام کاراست» این واژه در مورد بانوان به کار برده می شود. این واژه هم به درستی به کار یرده می شود.
از نخستین روز  آفرینش بانوان ما را سر کار گذاشتند، ناز و غمزه کردند، عشوه آمدند. نه گفتند، آری پنداشتند. در نبودنشان هم با خیالشان دل خوش کردیم. الهام دهنده ما (مردان)بودند. شاعرمان کردند، در وصف شان شعر سرودیم. با زیباترین مقایسه شان کردیم. که خود زیباترین اند. مالک بهشت شدند و ما در آرزوی بهشت . زن سرچشمه هنر است و ما مردان تنها وصف هنر می گوییم.

29 بهن 1393 ــ 18 فوریه 2015 ــ بلژیک ــ اردوخانی


نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

دسته‌ها

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: