نگاشته شده توسط: ordoukhani | جون 23, 2014
معشوق ملی مذهبی من!
معشوق ملی مذهبی من!
چنانچه تصور کنید که «ملی مذهبی» در سال های 1357 ــ 1358 پایه گذاری شده، اشتباه کرده اید.
در ایام جوانی، چند سالی پیش از انقلاب مرا معشوقه ای بود، چنان زیبا که ماه از دیدن رخش شرمنده می شد، خورشید در پس ابر خود پنهان می کرد، گل ز روی حسادت پر ــ پر می شد و بلبل تنها به عشق او چهچه می زد.
روزی ساعت هشت و نیم صبح ( کم و بیش) پس از صرف صبحانه به دیدارش رفتم. تا مرا دید آغوش باز کرد، بوسه ها و بوسه ها. سریع دو روان در یک بدن شدیم، به زیر لحاف. ( گاهی هم روی لحاف) تا اذان ظهر به عشق بازی مشغول بودیم. یکباره احساس کردم شکمم قار ـ قار می کند، و طلب طعام. گقتمش: «ای زیباتر از زیبا! ای که ونوس، ایزد بانوی زیبایی پیش تو شرمگین است، ای ایزدبانوی جهان، ای خوبتر از خوبی، گرسنه ام! رستورانی خیلی خوب می شناسم با بهترین خوراک ها و شراب عالی». معشوق من پاسخ داد: «ملی مذهبی هستم و از این کار مرا معاف دار». پرسیدم: «ملی مذهبی یعنی چه»؟ گفت: «ملی ام از آن جهت که به جز هموطنم با کس عشق نورزم و به زیر پتو یا ملحفه نروم، مذهبی ام از آن جهت که پس از خوردن صحری تا افطار لب به طعام و مشروبات نزنم».
2 تیر 1393 ــ 23 ژوئن 2014 ــ بلژیک ــ اردوخانی
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟