من یک دروغگوی فریبکارم !
چیزی که عیان است (دست کم برای خودم) چه حاجت به بیان است. من یک دروغگوی فریبکارم. اجازه بدهید ترازنامه زندگی ام را ارایه بدهم.
خیال کنید دست کم روزی 10 گرم گوشت خورده ام، اگر اشتباه نکنم در 72 سال = 262.8 کیلو. (به اندازه 10 تا گوسفند)
100 گرم نان در روز= در 72 سال2628 کیلو. همین مقدار برنج، حبوبات و میوه و سبزی.
روزی یک لیتر آب = 26280 لیتر.
به طور متوسط روزی یک لیتر مواد سوختنی = 26280 لیتر.(بنزین، برق، گاز و…)
سالی یک جفت کفش، یک دست لباس، دو جفت جوراب، دو فروند پیراهن، سه فروند زیر پیراهنی و زیر شلواری. و از سال 1984 روزی 7 فروند قرص، 6 بار بستری و جراحی. ماهی یکبار دکتر، و … این ها بطور متوسط «مصرف» من بوده، و ادامه دارد.
تولید = چند تن مدفوع، چند هزار لیتر ادرار، به اندازه چند هزار بادکنک باد معده. علاوه بر این ها چند صد داستان کوتاه، طنز، داستان بلند و (خیر سرم) شعر در 13 جلد کتاب، و بیش از 700نوشته گوناگون در وبلاگ. و در هر موردی فیزیک، شیمی، زمین شناسی، جامعه، پزشکی، فلسفه، ادبیات، (بی ادبیات) و … اظهار فضل بی خودی می کنم. و روزهایم را با بیهودگی می گذرانم.( شب ها می خوابم) این بیلان زندگی پر بار من است. گاهی گوشه و کنار با کنایه این حرف ها را بازگو می کنم. در شگفتم که دوستان می گویند: «اختیار دارید آقای اردوخانی! شما آدم خوب و شریف و فهمیده ای هستید، شما یک نویسنده ای. ( پشت سرم همین حرف را می زنند. چندی می گویند شما یک روشنفکری. اگر من روشنفکر باشم؟ بیچاره خاموش فکران.)
چنانچه از روی وجدان در مورد خودم داوری کنم، خواهم گفت؛ «اگر آنچه که دوستان می گویند، باور داشته باشند، تو یک دروغگوی فریبکار بیشتر نیستی. اگر شما را فریب داده ام، خودم را فریب نمی دهم. و دیگر اینکه اگر به دنیا نیامده بودم، یا چیزی نمی نوشتم، دنیا کمبود داشت؟
14 دی 1392 ــ 4 ژانویه 2014 ــ بلژیک ــ اردوخانی
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟